عنوان پایاننامه
تحلیل اجتماعی -اکولوژیکی ظرفیت خود سازماندهی برای پایدارسازی آبخوان با رویکرد مدل سازی عامل بنیان (مطالعه موردی: شبکه آبیاری دشت قزوین)
- رشته تحصیلی
- مهندسی کشاورزی - مهندسی منابع آب
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی شماره ثبت: 7532;کتابخانه مرکزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی شماره ثبت: 7532
- تاریخ دفاع
- ۲۰ شهریور ۱۳۹۶
- دانشجو
- سارا لطفی
- استاد راهنما
- شهاب عراقی نژاد
- چکیده
- بروز تغییرات از پیش تعیین نشده در سیستمهای منابع آب و ناکارآمدی رویکردهای قدیمی حل مسئله منابع مشترک نشان میدهد که لازم است رویکرد برخورد با این مسائل تغییر یابد و از پارادایم مسائل پیچیده و با در نظر گرفتن دو بعد اجتماعی و اکولوژیکی به آنها نگاه شود. نادیده گرفتن ناهمگنیهای بین کاربران، غیرمنطقی بودن و تمایل آنها به کسب سود در کوتاهمدت همگی از نکاتی هستند که نادیده گرفتن آنها، منجر به سیاستگذاری و تصمیمسازی در مسیری نادرست خواهد شد. با این که در بسیاری از موارد سیاستهای دولت موجب پایداری منابع شده و در برخی موارد دیگر کاربران خود توانستهاند با خودسازماندهی منابع، آنها را در مسیر پایداری قرار دهند اما با این وجود مشاهده میشود در بسیاری از دشتهای ایران نه تنها کاربران به فکر پایدار سازی و حفظ منابع آب خود نیستند بلکه سیاستهای دولت نیز کارساز نبوده است. به همین دلیل در این رساله به بررسی گزینههای سیاستی و امکان قابل اجرا بودن آنها از دیدگاه اجتماعی-اکولوژیکی و از طریق مدلسازی عاملبنیان پرداخته شده است. از نقاط قوت این رویکرد مدلسازی ظرفیت آن برای در نظر گرفتن دو بعد اجتماعی و اکولوژیکی در کنار هم و نزدیک کردن هر چه بیشتر مدل به شرایط واقعی است. مدل عاملبنیان در این رساله برای محدوده کانالهای اول و دوم شبکه آبیاری دشت قزوین، برای بررسی گزینههای سیاستگذاری با الهام از مفهوم زنجیره آب-انرژی-غذا توسعه داده شده است. خروجیهای مدل در چهار محور تولید محصولات کشاورزی، پایداری منابع آب، مصرف انرژی و کسب سود توسط کشاورزان با یکدیگر مقایسه و گزینههای برتر معرفی شدند. در انتها با استفاده از پارامترهای مرتبط با خودسازماندهی در چارچوب اجتماعی-اکولوژیکی استروم، امکانپذیری به کارگیری سیاستهای منتخب در سیستم، بررسی و جمعبندی شده است. نتایج به دست آمده نشان دادند در صورتی که بر برداشت غیرمجاز از منابع آب زیرزمینی محدودیت ایجاد شده و در عین حال سیاست تشویقی مانند افزایش قیمت محصولات کشاورزی برای جبران کاهش سود کشاورزان اتخاذ شود، میتواند موجب حفظ منابع آب، کاهش مصرف انرژی، تولید مطلوب محصولات کشاورزی و در عین حال رضایت اجتماعی در منطقه شود. با این حال لازم است ضمن در نظر گرفتن اثر این سیاست بر دستههای مختلف کاربران از بعد اجتماعی و پذیرش پیچیدگی مسئله منابع مشترک آب زیرزمینی، پارامترهای مرتبط با خودسازماندهی در چارچوب تحلیل اجتماعی-اکولوژیکی استروم شامل پایش، سرمایه اجتماعی، رهبری، اهمیت منبع، دانش در مورد سیستم اجتماعی-اکولوژیکی منابع آب در سیستم، برای تضمین اجرای سیاستها و قرار دادن سیستم در مسیر پایداری تقویت شوند.
- Abstract
- Occurring unprecedented changes in water resources systems and inefficiency of conventional approaches to solve problems of common pool resource systems shows that these problems should be solved with a different approach and from complex systems paradigm while considering social and ecological aspects together. Heterogeneity between users, their irrational behaviors and intention to gain profit in short-term are the points that if ignored by policy makers may lead to adopting policies in a wrong way. Although there are many cases in which governmental polices successfully led to sustainability of CPRs but there are also some cases in which users self-organized their resources themselves. But in Iran there are still many cases that not only the users do not try to organize their resources themselves but also the governmental policies were not effectively adopted. As a result in this thesis, different policy options are analyzed through an agent-based modeling approach. Agent-based modeling approach enables the user to consider social and ecological aspect together and develop a model close to real case study. The model in this thesis is developed for first two sub-canals of Qazvin irrigation network area in Iran to evaluate different policies inspired by water, energy, and food nexus. The outcomes of the model are compared in different aspect with regard to food production, sustainability of water resources and energy and profit making by users and the best policies are introduced. At the end, the feasibility of adopting these policies are studied based on parameters related to self-organization in Ostrom SES framework. In general, the results show that if overuse of groundwater resources is restricted and at the same time encouraging policies like increasing selling price of crops adopted in the case study, to compensate profit loss of the farmers, then the water resources and energy will sustain, acceptable level of food is produced and farmers will be pleased by the policy. However the effect of this policy on different groups of farmers should be considered by policy makers and parameters like monitoring, leadership and knowledge of the SES should be reinforced in the case study.