عنوان پایان‌نامه

فهم فرایند تقلید پذیری در خط مشی گذاری عمومی ایران: پژوهشی مبتنی بر روش شناسی نظریه پردازی داده بنیاد



    دانشجو در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "فهم فرایند تقلید پذیری در خط مشی گذاری عمومی ایران: پژوهشی مبتنی بر روش شناسی نظریه پردازی داده بنیاد" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 001592;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 56570
    تاریخ دفاع
    ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
    استاد راهنما
    علی نقی امیری

    چکیده بررسی خط‌مشی‌های عمومی ایران در حوزه‌های مختلف نشان می‌دهد که اجمالاً شباهت‌های زیادی بین خط‌مشی‌های ایران با سایر کشورها وجود دارد. این شباهت‌هادرابعادمختلفوبهدرجاتمتفاوت،قابلشناسایی است. نظریه‌های مشهورِ خط‌مشی صرفاً به عوامل درونی هر کشور برایتبیین شکل‌گیری خط‌مشی نظر دارند و عوامل محیط جهانی و بین‌الملل را لحاظ نمی‌کنند، و در نتیجه نمی‌توانند شباهت روزافزون خط‌مشی‌ها بین کشورهای مختلف را به خوبی تبیین کنند. بر همین اساس، جستجویی مفهومی در ادبیات غربی حدود 10 رشته دانشگاهی شکل گرفت و حدود 23 حوزه مطالعاتی مختلف یافت شد که به نوعی در پی تببین چیستی، چرایی و چگونگی شباهت‌ها بین حوزه‌های سیاسی متفاوت بودند. از این بین، 11 حوزه مطالعاتی غنی‌تر مورد بررسی دقیق‌ و تفصیلی‌تر قرار گرفت و طبقه‌بندی نیز شد: درس‌آموزی، همگرایی خط‌مشی، انتقال خط‌مشی، اشاعه خط‌مشی، مشروط‌سازی، رهبری خط‌مشی، ایده‌های سلطه‌جویانه، رقابت تنظیمی، ساخت اجتماعی، هم‌ریختی نهادی، و یادگیری خط‌مشی. در این مسیر مطالعاتی، گام به گام بر حسّاسیّت نظری پژوهشگر افزوده شد. حاصل این بررسی، درک تنوّع واژه‌شناختی و مفهومیِ این مطالعات و دل مشغولی افراطی آن‌ها به کشورهای غربی بود. این ادراک و مجموعه‌ای دیگر از شرایط، ضرورت نظریه‌ای جامع‌تر و بومی برای درک شباهت‌های خط‌مشی‌های عمومی ایران با سایر کشورها را توجیه می‌کرد. به همین منظور پژوهشی کیفی مبتنی بر نظریه‌پردازی داده‌بنیاد شکل گرفت. تحلیل عمیق مصاحبه‌ها و سایر مشاهدات و مدارک در قالب طرح گلیزر در نظریه‌پردازی داده‌بنیاد، به همراه ارائه و بازنگری چندین باره نتایج پژوهش در یک گروه کانونی متخصص، سرانجام در نظریه‌ای که «تقلیدپذیری پایدار در خط‌مشی‌های عمومی ایران» را تشریح می‌کند، جلوه‌گر شد. ایننظریه از اجزاء نظری متعدد دیگری تشکیل می‌شود. مبنای اصلی کل آن، «نظریه عمومی تقلیدپذیری» است که سعی دارد تقلیدپذیری را در هر فرد انسانی به تصویر بکشد. این نظریه عمومی خود متشکل از تعریفی از تقلید، گونه‌شناسی تقلید، سیاه‌چاله تقلیدپذیری و چالش‌های آن، سازوکارهای عمومی تقلیدپذیری، امکان تقلیدناپذیری، چیستی تقلید ممدوح و مجموعه قوانین میدان جاذبه تقلیدپذیری است. این نظریه عمومی مبنایی می‌شود تا در یک سطح تحلیل بالاتر، «فرآیند تقلیدپذیری در خط‌مشی‌های عمومی» فهم شود. نظریه اخیر علاوه بر عناصر نظریه عمومی، دارای تعریفی از تقلید خط‌مشی، چرخه و بازیگران تقلیدپذیری در خط‌مشی‌گذاری عمومی، و امکان تقلیدناپذیری در خط‌مشی‌گذاری عمومی است. در ادامه به شرایط امروز خط‌مشی‌گذاری کشور پرداخته می‌شود. «ساختِ جهانیِ خط‌مشی‌های عمومی» شرایطی است که خط‌مشی‌گذاری هم? کشورها و از جمله ایران را تحت تأثیر قرار داده و می‌دهد؛ امّا «کاتالیزورهای ملّی تقلیدپذیری» شرایطی است که در خط‌مشی‌گذاری امروز ایران مشاهده می‌شود و باعث تشدید و تسریع تقلیدپذیری می‌شود. این سه مجموعه اخیر در کنار یکدیگر، منجر به تقلیدپذیری پایدار در خط‌مشی‌های عمومی ایران را می‌شوند. علاوه بر این همه، در فصل پنجم سعی می‌شود در پرتو تعالیم قرآنی، حقیقت تقلیدپذیری و واکاوی امکان رهایی از آن مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.
    Abstract
    Abstract Investigating Iran policies in various areas shows broadly many similarities between Iran’s and other countries. The similarity can be identified in different dimensions and varying degrees. Famous public policy theories consider simply internal factors of each country to explain policy formation; and overlook global and international factors; thus cannot explain increasing similarity of policies between nations perfectly. Accordingly a conceptual search in literature of around 10 different academic fields was done, and about 23 fields of study was found. These fields typically attend to explaining the substance of similarities between different jurisdictions, and why and how they occur. Among them, 11 richer fields of study were reviewed and also classified in more detailed and accurate way: lesson drawing, policy convergence, policy transfer, policy diffusion, conditionality, policy leadership, hegemonic ideas, regulatory competition, social constructivism, institutional isomorphism, policy learning. In this way, theoretical sensitivity of the researcher step by step was increased. This review led to perceive terminological and conceptual diversity of these fields and excessive preoccupation of them with Western countries. This perception and some other conditions justified the significance of a more comprehensive and native theory for understanding similarities between Iran policies and other countries. To this end, a qualitative research based on grounded theory was formed. Through a deep analysis of interviews and other observations and documents in Glaserian grounded theory, and after several presentations and revisions of research results in an expert focus group, finally a theory emerged that explain “sustained imitativeness in Iran public policies”. This theory consists of several theoretical components. The main basis is “general imitativeness theory” which try to portray imitativeness in any individual human. This general theory itself includes: a definition of imitation, a typology of imitation, black hole of imitativeness and its challenges, mechanisms of imitativeness, possibility of non-imitativeness, substance of qualified imitation, and set of rules for gravitational field of imitativeness. Then I base this general theory to understand “process of imitativeness in public policies” in a superior level of analysis. The recent theory, in addition to components of general theory, includes: a definition of policy imitation, the cycle and players of imitativeness in public policies, and possibility of non-imitativeness in public policies. Next part dealt with contemporary conditions of Iran policy making. “Global construction of public policies” is the condition which has affected and will affect policy making in every country, among Iran; but “national catalysts of imitativeness” are the conditions observed in current Iran policy making, and result in exacerbation and acceleration of imitativeness. The recent three component, with each other, lead to sustained imitativeness in Iran public policies. Ultimately, in chapter 5, I try to investigate the truth of imitativeness, and the possibility of getting rid of it, in light of Quran teachings.