رضا داوری اردکانی

تعداد بازدید:۱۱۸۲۷
رضا داوری اردکانی

سال و محل تولد: ۱۳۱۲، اردکان

رشته تخصصی: فلسفه

رضا داوری اردکانی استاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی و رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران است.
او پس از دریافت دیپلم از دانشسرای مقدماتی اصفهان، در وزارت فرهنگ استخدام شد و دانش‌آموزان شهرهای اردکان، اراک، قم و تهران را از دانش خویش بهره‌مند ساخت. سپس در مدرسه صدر اصفهان، مقدمات علوم دینی اسلامی را فراگرفتند. وی دوره‌ی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری را در رشته‌ی فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران سپری کرد. عنوان رساله دکتری ایشان «حکمت عملی افلاطون و ارسطو و تأثیر آن در فلسفه سیاسی فارابی» است. پس از اخذ دکتری، به عنوان هیئت علمی در دانشگاه تهران حضور یافتند و از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۸۶ دانشجویان فلسفه این دانشگاه را علم خود بهره‌مند کردند. در طی این مدت، سه بار به منظور فرصت مطالعاتی وطن را به صورت موقت ترک کردند. در واقع، یک‌بار در دانشگاه سوربن فرانسه، چند سال بعد از آن در دانشگاه کمبریج انگلستان و در نهایت در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا حضور یافتند. برخی داوری اردکانی را متفکری جامعه‌الاطراف می‌دانند، زیرا هم به مکاتب فکری گذشته و هم مکاتب فکری امروز آگاهی و تسلط دارند. 
ایشان در جایگاه‌های ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی، سرپرست کمیسیون ملی یونسکوـ ایران و نایب رئیس انجمن آکادمی‌های علوم آسیا خدمت کرده‌اند. همچنین سردبیر مجله فرهنگ و مدیرعامل انتشارات علمی و فرهنگی بوده‌اند. عضویت در هیئت موسس انجمن حکمت و فلسفه ایران، شورای عالی انقلاب فرهنگی، هیئت امنای بنیاد ایران‌شناسی و شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری نیز روایت‌گر بخشی از فعالیت‌های ایشان است. 
آن استاد نامی در کتاب «درباره غرب»، از ضرورت شناخت غرب برای روشن شدن تکلیف و موضع‌مان می‌گوید. رویکرد وی در این کتاب بیان‌گر این است که عقب‌افتادگی اجتماعی ما را با غرب مواجه کرده است. در واقع با تصور این‌که فلسفه‌ی غرب، مشکلات‌مان را حل می‌کند، به غرب و فلسفه‌اش روی آورده‌ایم. در کتاب «شاعران در زمانه عسرت»، به نقد و تفسیر زبان شعر از دور‌ه‌ی حافظ تاکنون پرداخته است. چهار مقاله‌ی منتشرشده در این کتاب: زبان و نسبت آن با تمدن و تفکر جدید، زبان شعر، حافظ و نحوه‌ی تلقی ما نسبت به زبان اشارت او و شعر امروز و مبانی نقد آن نام دارند. استاد داوری اردکانی، در کتاب «ناسیونالیسم و انقلاب» تلاش کرده است تا با شناخت از ریشه‌های شکل‌گیری ناسیونالیسم در کشورهایی مانند فرانسه و آلمان، شکل‌گیری یا تظاهر به ناسیونالیسم در ایران را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. یک ناسیونالیست ایرانی برای منافع علمی، از جان خود هم می‌گذرد. در کتاب «شمه‌ای از تاریخ غربزدگی ما» به موضوعاتی چون فلسفه اسلامی، استعمار فرهنگی و غرب‌زدگی می‌پردازد. از دیگر آثار آن استاد بزرگ‌وار، «انقلاب اسلامی و وضع کنونی عالم» است. مقالاتی که در این کتاب به انتشار رسیده روشنفکری و روشنفکران، عقل سیاسی، رهبری در مشروطیت و انقلاب اسلامی، فلسفه و انقلاب، انقلاب اسلامی و برخی مسائل جهانی، امپریالیسم (استکبار دوره جدید)، انقلاب اسلامی، انقلاب ایران، انقلاب اسلامی است، نام دارند. ایشان در کتاب ذکرشده، تاریخی بودن انقلاب اسلامی را اتفاقی نبودن این انقلاب می‌دانند. دکتر بیژن عبدالکریمی درباره‌ی اثر «نقد فرهنگ توسعه نیافتگی»، اثر استاد داوری اردکانی ارجمند، گفته است: مسئله توسعه نیافتگی نقطه کانونی همه دیگر مسائل‌مان مثل توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی است. به نظر می‌رسد جامعه ایرانی با یک دور باطل مواجه است. ما با مسائل سیاسی و اجتماعی بسیاری مواجه هستیم که به نحو توأمان هم علت و هم معلول، هم عامل و هم حاصل توسعه نیافتگی است. پاره کردن این دور باطل مهمترین وظیفه کنونی روشنفکران و اندیشمندان ماست. عقلانیت انتزاعی و غیرتاریخی و عدم درک موقعیت‌مان به منزله وضعیت تاریخی و گم شدن در بیراهه‌های مناقشات سیاسی و ایدئولوژیک را باید منطق مشترک بسیاری از ایرانیان و به منزله بنیادی‌ترین مانع درک مقوله توسعه نیافتگی تلقی کرد. شاید در این میان بتوان رضا داوری اردکانی را یک استثنا دانست. وی در این مجموعه سه جلدی می‌کوشد جامعه ایران را در فهم معضل تاریخی توسعه نیافتگی یاری دهد. آن استاد فرزانه کوشش کرده است در اثر «فلسفه تطبیقی» به ابهاماتی که درباره‌ی چیستی فلسفه تطبیقی است، پاسخ بدهد. در آن از یک سو برخی آرای مشابه اسپینوزا و اشاعره آورده شده و از سوی دیگر فارابی و ابن‌سینا با ارسطو و ملاصدرا با لایب نیتس و هوسرل مقایسه شده است. رضا داوری اردکانی در کتاب «اوتوپی و عصر تجدد» نوشته است: «دوره‌ی چهارصد ساله اخیر تاریخ غرب، عصر«علم تحصلی» است. در واقع مدرنیته عقل جدید بر اساس و مدار زندگی قرار گرفته و در همه امور بشر دخالت می‌کند. در دنیای جدید، وحی و عقل کلی مورد غفلت قرار گرفته و هیچ و پوچ تلقی شده است.» همچنین به باور او، مدرنیته تغییر نگاه به عالم است که فراگیر شده است. آن اندیشمند شناخته‌شده عقیده دارد که احساس نیاز به تکنیک، انسان را از تفکر پیرامون ماهیت آن غافل می‌کند. در کتاب «درباره علم» به این اشاره می‌کنند که: «اگر ماهیت تکنیک، در نسبت ما با عالم و یا چیزها ظاهر می‌شود، تکنیک دیگر ماشین و وسیله تکنیک نیست. بلکه تلقی تمام موجودات به عنوان خزانه نیرو و ماده‌ی تصرف است». ایشان در اثر دیگر خود، «فلسفه در بحران»، می نویسند: تا قدرت و سلطنت تکنیک در هم شکسته نشود و قهر عالم کنونی فرونریزد و عالم دیگری پدیدار نشود، تکنیک هم به اشیا و وسایل مبدل نمی‌شود. آن فیلسوف ایرانی، رهایی از مشکلات ناشی از مدرنیته و چگونگی مواجهه‌ی کشورهای غیرمتجدد با مدرنیته را با ورود در نظام عقلانی تکنیک، مصرف‌کننده تکنولوژی و خروج از دایره ولایت تکنیک ممکن می‌داند. «فلسفه در روزگار فروبستگی» نیز در قالب دو گفتار به نگارش آمده است. گفتار اول با عنوان «علوم انسانی در چالش»، به دو بخش تقسیم شده است. در بخش «درآمدی بر علوم انسانی» با نگاه تاریخی دقیق و ظریف به شکل‌گیری و تکوین علوم انسانی به مثابه‌ی علم جدید، به چیستی و ماهیت آن پرداخته‌اند. در بخش دیگر نیز در طی مباحث «علوم انسانی جدید در ایران»، «آسیب‌شناسی علوم انسانی» و «افق‌های پیش رو»، به دنبال راهکارهایی برای توسعه‌ی علوم انسانی بوده‌اند. در گفتار دوم هم با عنوان «فلسفه در روزگار فروبستگی»، در تلاش بوده است تا با بررسی و توصیف موقعیت و وضعیت موجود فلسفه در نظام‌های دانشگاهی، نسبت میان فلسفه‌ی اسلامی و فلسفه‌ی ایرانی با فلسفه به معنی تعقلی و یونانی آن را مورد بحث قرار دهد. این‌ها تنها بخشی از آثار دکتر داوری اردکانی هستند و آثار دیگری چون «فلسفه در دام ایدئولوژی»، «فلسفه، سیاست و خشونت»، «فلسفه و انسان معاصر»، «دفاع از فلسفه»، «فرهنگ، خرد و آزادی» و بسیار آثار ارزشمند دیگر، کارنامه‌ی علمی ایشان را درخشان و پربار کرده است.
رضا داوری اردکانی در سال ۱۳۸۱ به عنوان چهره ماندگار عرصه فلسفه معرفی شد. ایشان نشان درجه یک دانش را از رئیس جمهور (سید محمد خاتمی) دریافت کردند. در سال ۱۳۷۰ به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران و در سال‌های ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶ به عنوان استاد نمونه کشور شناخته شدند. تجلیل از خدمات علمی و فرهنگی آن استاد بزرگ و نامی در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سال ۱۳۸۳ و دریافت جایزه ویژه یونسکو، گوشه‌ای از جوایز و افتخارات ایشان به حساب می‌آید.

 

مشاهیر دانشگاه تهران