عنوان پایان‌نامه

مقایسه اثر یک دوره تمرینات اصلاحی بازآموزی عادات پوسچرال و ترکیب آنها در اصلاح سندرم متقاطع فوقانی دختران ۱۰-۱۱ ساله



    دانشجو در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۸۹ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "مقایسه اثر یک دوره تمرینات اصلاحی بازآموزی عادات پوسچرال و ترکیب آنها در اصلاح سندرم متقاطع فوقانی دختران ۱۰-۱۱ ساله" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی شماره ثبت: 763;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 46165
    تاریخ دفاع
    ۳۱ شهریور ۱۳۸۹
    دانشجو
    شهرزاد زندی
    استاد راهنما
    رضا رجبی

    سندرم متقاطع فوقانی عارضه‌ای ناشی از ایمبالانس عضلانی‌است که در افراد مبتلا به صورت افزایش کایفوز پشتی، وضعیت سر به جلو و شانه به جلو مشاهده می‌شود و در کودکان سنین مدرسه به دلیل اتخاذ وضعیت‌ها و عادات غلط پوسچرال، بسیار شایع است. این عارضه با اختلالات اسکلتی عضلانی ناحیه گردن، پشت و شانه‌ها در ارتباط است. هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر سه برنامه تمرینات اصلاحی، بازآموزی عادات پوسچرال و تلفیق آن‌ها در میزان عارضه‌های کایفوز افزایش یافته، سر به جلو، شانه به جلو و در نهایت سندرم متقاطع فوقانی می‌باشد. به این منظور 99 دانش‌آموز دختر 10-11 ساله مدارس تهران که این عارضه در آنها مشاهده می‌شد، در قالب چهار گروه (کنترل، تمرین، آموزش و ترکیب تمرین و آموزش) به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. درجه کایفوز هر فرد توسط خط کش منعطف، زاویه کرانیوورتبرال به عنوان شاخص سر به جلو و میزان جلو آمدن شانه توسط خط کش Double square قبل و بعد از انجام 6 هفته مداخله اندازه‌گیری شد. کلیه آزمون‌های آماری در سطح معنی‌داری P<0.05 انجام گردید. نتایج آزمون آنالیز واریانس تکرار شونده حاکی از تفاوت معنی‌دار پیش آزمون و پس آزمون در سه گروه تمرین، آموزش و ترکیبی در کاهش میزان عارضه‌های کایفوز افزایش یافته، سر به جلو و شانه به جلو بود. همچنین این سه گروه در کاهش میزان سندرم متقاطع فوقانی با یکدیگر تفاوت معنی‌داری نداشتند. نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که پس‌آزمون گروه تمرین و گروه ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل، در هر سه متغیر کایفوز، سر به جلو و شانه به جلو و همچنین به طور کلی بر سندرم متقاطع فوقانی، با پیش آزمون اختلاف معنی‌داری در جهت بهبود عارضه‌ها داشت. در حالیکه پس‌آزمون گروه آموزش در مقایسه با گروه کنترل در خصوص متغیر‌های کایفوز و سر به جلو، با پیش آزمون دارای اختلاف معنی دار بوده ولی این مداخله در متغیر شانه به جلو تفاوت معنی‌داری ایجاد نکرد. با در نظر گرفتن این نتایج می‌توان بیان کرد که به کار بردن روش تمرینی، روش آموزشی و ترکیب این دو احتمالا در بهبود سندرم متقاطع فوقانی موثر بوده و پیشنهاد می‌شود معلمین و والدین کودکانی که دارای این عارضه می‌باشند، از این تمرینات بدنی و همچنین آموزش وضعیت بدنی صحیح و گوشزد کردن آن جهت اصلاح این عارضه استفاده کنند.
    Abstract
    Upper Crossed Syndrome (UCS) is a pattern of muscle imbalance, including forward head posture, hyper kyphosis and forward shoulder which is associated with joint and muscle dysfunction, cervicogenic headache and postural neck and shoulder pain. Because of poor postural habits, this faulty pattern is common in school children. Therefore the aim of this study was to compare the effect of three interventional programs (corrective exercise, habitual posture reeducation and combination of corrective exercise and habitual posture reeducation) on correction of hyper kyphosis, forward head posture, forward shoulder and UCS in 10-11 years old girls. Samples of this study were 99 symptomatic school girls (10-11 years old) which were assigned into four groups (control, exercise, education and combined group). Flexible ruler, craniovertebral angle and double square ruler were used to assessment of kyphosis, forward head and forward shoulder posture, respectively. The results of repeated measure ANOVA showed significant (p<0.05) decrease in the degree of forward head posture, kyphosis and forward shoulder posture but there was no significant difference between the effects of these interventions. Post hoc tests showed significant decrease at the level of kyphosis, forward head, forward shoulder and UCS in exercise and combined group. Although there was significant decrease at the level of kyphosis and forward head, the results of education group was not significant in correction of forward shoulder posture. In conclusion, these three interventional programs were effective on correction of UCS and we suggest that parents and school teachers can use these methods of corrective exercises and habitual postural re-education in order to correct posture of children with UCS.