زیبایی شناسی سیاسی
- رشته تحصیلی
- علوم سیاسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP2168;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 37412
- تاریخ دفاع
- ۱۱ اسفند ۱۳۸۶
- دانشجو
- امیر بابک سلامت املی
- استاد راهنما
- جهانگیر معینی علمداری
- چکیده
- امروزه سیاست مدرن را نمیتوان در گسست و بیارتباط با سنّت فلسفه سیاسی غرب در نظر گرفت، زیرا برای بهوجود آوردن چنین گسستی باید تاریخ اندیشه سیاسی غرب را شناخت و در مورد آن به پرسش پرداخت. در چنین صورتی ما یکبار دیگر در سنّت فلسفه سیاسی غرب قرار خواهیم گرفت. سنت فلسفه سیاسی در طی ?? قرن گذشته به صورت سنت گسستی جلوه میکند که تا به امروز بسیاری از اعتقادات و باورهای فکری و فلسفی بشریت را مورد سئوال قرار داده است. استمرار و پیوستگی این سنّت گسست به این دلیل است که فلسفه سیاسی همواره در جستوجوی حقیقتی است که مفهوم خود را در حرکت خود مییابد. لذا، از آنجا که هرگونه پرسش فلسفیای در مورد سیاست در این خود حرکتی مفهوم حقیقت خلاصه میشود، بنابراین اشتباه است اگر ادعا کنیم که امروزه قابلیت طرح هرگونه پرسش فلسفی و داوری نقادانه در مورد وقایع سیاسی را از دست دادهایم، چون در این صورت مقولهای تحت عنوان فلسفه سیاسی وجود نخواهد داشت. طرح پرسش درباره سیاست به معنای قرار گرفتن در چارچوب فلسفه سیاسی به منزله رشتهای فنی و علمینیست. فلسفه سیاسی برخلاف فیزیک هستهای یا زیستشناسی مولکولی رشتهای تخصصی نیست، زیرا فضای بستهای نیست که در آن فیلسوفان فقط با یکدیگر به گفتگو در مورد فلسفه بنشینند. بی شک چنین گفتگویی میان شهروندان یک جامعه شکل میگیرد و در قالب مفاهیمی فکری به صورت فلسفه سیاسی درمیآید. ولی فلسفه سیاسی دارای ویژگی است که از بدو پیدایش آن در یونان باستان تا کنون وجود داشته است. این ویژگی در پرسش در مورد چرا و چگونگی زندگی انسانها در جامعه سیاسی است. این پرسش مهّم از همان زمان با پرسش محوری دیگری همراه بوده و آن طرح مسئله «بهترین نوع زندگی اجتماعی» یا به عبارت دیگر طرح پرسش «بهترین رژیم سیاسی» است. شاید به همین دلیل، پرسش درباره قدرت و استمرار آن در تاریخ از پرسشهای کلیدی فلسفه سیاسی محسوب میشود. همچنین یکی از مسائل مهّم فلسفه سیاسی همواره این است که این قدرت چه نهادهایی را با خود به همراه دارد، یعنی در چه قالب مدنیای شکل میگیرد. یکی از نهادها «قانون» است که از دیدگاه فلسفه سیاسی جدای از ذات سیاست نیست. همچنین برای فلسفه سیاسی طرح پرسش بنیادی «سیاست» با طرح رابطه میان فضای عمومی و فضای خصوصی (عدم تفکیک آن در میان کلاسیکها و تفکیک آن در میان مدرنها) همراه بوده است.پس