عنوان پایاننامه
پتانسیل یابی ذخایر پرفیری با استفاده از تلفیق داده های اکتشافی در یکی از محدوده های اکتشافی استان کرمان
- رشته تحصیلی
- مهندسی معدن-اکتشاف معدن
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی پردیس 2 فنی شماره ثبت: 2522;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 60689
- تاریخ دفاع
- ۲۵ دی ۱۳۹۲
- دانشجو
- ابراهیم اصلانی
- استاد راهنما
- عباس بحرودی
- چکیده
- ساختار فضایی ذخایر معدنی و محل وقوع آن ها حاصل فعل و انفعالات پیچیده فرایندهای مختلف زمینشناسی می باشد که اثرات این فرآیندها به طور مستقیم در خصوصیات شواهد زمین شناسی همراه ذخیره معدنی تجلی پیدا می کند. با توجه به پیشرفت تکنولوژی در سال های اخیر، ضرورت استفاده از این تکنولوژی در ثبت، ذخیره سازی و ساماندهی اطلاعات تولید شده توسط روش های متنوع اکتشافی و همچنین استفاده تلفیقی از این اطلاعات به منظور شناسایی هرچه دقیق تر محدوده های معدنی، به خوبی قابل درک می باشد. هدف از این تحقیق، پردازش و تلفیق داده های اکتشافی در برگه 1:100000 پاریز و تهیه نقشه مطلوبیت معدنی مس در این منطقه می باشد. انجام این فرآیند در چند گام اصلی شامل شناسایی معیارهای کانی سازی، جمع آوری و پردازش اطلاعات، تولید نقشه های معیار و وزن دهی به آن ها، تلفیق نقشه های معیار و ارزیابی نتایج قابل اجرا می باشد. معیارهای کانی سازی شناسایی شده در منطقه شامل ژئوشیمی، ژئوفیزیک، سنگشناسی، دگرسانی گرمابی و تکتونیک می¬باشند. در لایه ژئوشیمیایی (رسوبات آبراهه¬ای)، پس از اعمال پیش پردازشهای ضروری؛ به منظور ترسیم نقشه فاکتور ژئوشیمیایی، از روش های آماری تک متغیره و چندمتغیره استفاده شده است. با در نظر گرفتن ماهیت برداری نمونههای ژئوشیمیایی رسوبات آبراهه ای، به منظور ترسیم نقشه های شاخص ژئوشیمیایی از روش تخمین شبکهای استفاده شد و با استفاده از آن، نقشه های مقادیر بازماند عنصر مس، شاخص غنیشدگی و آنالیز فاکتوری ترسیم شد. لایه ژئوفیزیک شامل داده های مغناطیس و رادیومتریک هوابرد میباشد. در مورد داده های مغناطیس، با اعمال فیلترهای مختلف مانند برگردان به قطب، ادامه فراسو، مشتقات افقی و قائم و سیگنال تحلیلی، توده های نفوذی مرتبط با کانی سازی و خطواره های مغناطیسی شناسایی شدند. با استفاده از داده¬های رادیومتریک و نسبت گیری از آن ها نیز، مناطق دگرسانی پتاسیک بارزسازی شد. در لایه دگرسانی گرمابی، از تصاویر سنجنده ASTER استفاده شد و پس از اعمال تصحیحات و پیش پردازش های لازم، با اعمال روش هایی مانند ترکیب رنگی کاذب، نسبت-گیری باندی، آنالیز مؤلفه های انتخابی، کمترین مربعات رگرسیون شده، فیلتر انطباقی و نقشه برداری زاویه طیفی، مناطق دگرسانی فیلیک، آرژیلیک و پروپلیتیک بارزسازی شدند. در لایه سنگ شناسی، واحدهای سنگی موجود در منطقه شناسایی و پس از ترکیب تیپ های مشابه، تعداد آن ها به 6 واحد کلی تقلیل یافت. در لایه تکتونیک، گسل ها و خطواره های شناسایی شده بر مبنای نقشه زمین شناسی، پردازش های دورسنجی و تفسیر داده های مغناطیس با هم ترکیب شدند. در ادامه، با توجه به مدل مفهومی ذخایر مس پرفیری و همچنین مشاوره با کارشناسان علوم زمین، به هریک از لایه های اطلاعاتی اهمیت نسبی مناسبی داده شد. پس از آماده سازی لایه های فوق و به منظور تهیه نقشه مطلوبیت معدنی، از روش های تلفیق فازی و همپوشانی شاخص استفاده شد و نقشه های فاکتور بر اساس یک شبکه استنتاجی بهینه با هم ترکیب شدند و در نهایت؛ به منظور ارزیابی نتایج، از موقعیت اندیس های مس موجود در منطقه استفاده شد. با در نظر گرفتن میزان انطباق نتایج این روش ها با محل اندیس های مس و همچنین مساحت ناحیه مطلوب معرفی شده توسط هر روش، می توان گفت که روش تلفیق فازی عملکرد قابل قبول تری در شناسایی مناطق مطلوب معدنی داشته است. کلمات کلیدی: نقشه پتانسیل معدنی، اولویت بندی اکتشافی، سیستم اطلاعات جغرافیایی، منطق فازی، همپوشانی شاخص، پاریز.
- Abstract
- Spatial structure and occurrence location of mineral resources form through complex geological processes that could be directly observe in geological evidences of mineral deposites. Regard to recent progresses in technology, it is very useful to apply these technologies on recording, storing and arrangement of the information produced by various exploration methods, and to combine the information for detailed mineral exploration. The aim of this study is to process and integrate exploration data of the Pariz region (at scale of 1:100000), and to prepare copper mineral potential map. The main steps in this process are consists of: determination of mineralization criteria, data compilation and processing, preparation of evidential maps and their weighting, integration of criteria maps and evaluation of results. Mineralization criteria in the region are including geochemistry, geophysics, petrology, hydrothermal alteration and tectonics. In the geochemical layer (stream sediments), in first step, the necessary pre-processings were carried out on data, then, univariate and multivariate statistical methods were applied to produce geochemical factor maps. Considering the vector origin of the geochemical samples of stream sediments, the network estimation method was used to produce geochemical index maps, and using the results, the maps of residual copper, enrichment index, and factor analysis were produced. Geophysical layers are including airborne magnetic and radiometric data. In magnetic data, various filters including reduction to pole, upward continuation, vertical and horizontal derivation and analytical signal were applied on data to detect intrusive bodies and magnetic alignments. In airborn Radiometeic, potassic alteration zone was amplified using Rationing of radiometric data. ASTER images were used in hydrothermal alteration layer. After the necessary correction and pre-processing, the phyllic, argillic and propyllitic alteration zones were amplified using application of different methods consist of False Color Combination, Band Ratio, Selective Principal Component Analysis, Fitting by Least Squared Regression, Spectral Angle Mapper and Matched Filtering. In the petrology layer, all lithotypes were detected and the similar layers were combined to lessen their number to 6 units. In tectonics layer, detected faults and fractures from geological map, remote sensing processes and magnetic data were combined. Then, according to the conceptual model of porphyry copper deposits and consultation with Earth sciences experts, appropriate comparative weight of each layer was determined. After preparing the above mentioned information layers and to produce the mineral potential map, Fuzzy Logic integration and Index Overlay methods were applied, and factor maps were combined based on an optimized inference network. Finally, locations of copper indices were used to validate the results. Considering two parameters including the introduced favourable region area and overlap percent of results with the locations of copper indices through each method, it could be conclude that the fuzzy logic integration method has a more acceptable performance in detecting the favourable mineral regions. KeyWords: Mineral Potential Map, Exploration Prioritization, Geological Information System, Fuzzy Logic, Index overlay, Pariz.