عنوان پایان‌نامه

تحلیل عرفانی داستان هیوط آدم از دیدگاه میبدی نجم الدین رازی و حافظ



    دانشجو در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تحلیل عرفانی داستان هیوط آدم از دیدگاه میبدی نجم الدین رازی و حافظ" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    ادیان وعرفان
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 1790ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 43207
    تاریخ دفاع
    ۲۳ شهریور ۱۳۸۸
    استاد راهنما
    امیر عباس علیزمانی

    چکیده در دین اسلام بخصوص در عرفان، انسان از جایگاه والایی برخوردار است و انسان شناسی از مباحث بسیار مهم و پیچیده آن محسوب می گردد بطوریکه انسان بعنوان آیینه تمام نمای خداوند و عالم صغیر مطرح می شود عرفا با تکیه بر قرآن و تفسیر و تاویل آ یات آن و بخصوص با تامل در داستان آدم (ع) به این انسان شناسی دست یافته اند. و نزد آنها آدم (ع) به عنوان نماد نوع انسان مطرح شده است. در این رساله داستان آدم و هبوط او در سه کتاب کشف الاسرار و عد?الابرار و مرصاد العباد و دیوان حافظ مورد بررسی قرار می گیرد. کشف الاسرار بعنوان اولین تفسیر قرآن به زبان فارسی و با داشتن حجم وسیعی از تفسیر آیات قرآن حائز اهمیت است. مرصاد العباد نیز بعنوان یکی از کتب مدون صوفیه با داشتن جامعیتی از مباحث عرفانی از کتب مهم و مورد مراجعه مریدان قلمداد می شده است. و دیوان حافظ با داشتن غزلهایی بسیار نغز و زیبا از جمله مهمترین کتب نظم فارسی به شمار می آید. حافظ با داشتن میراث عظیمی از کتب عرفانی فارسی از جمله کشف الاسرار و مرصاد العباد به جهان بینی خاص خود دست یافته است . ماجرای آفرینش و هبوط آدم در کشف الاسرار به صورت وجود سرّ و رازی میان آدم وخداوند و بر اساس عشق میان آنها- آیه « یحبهم و یحبونه» (مائده/54)- تفسیر شده و آدم (ع) به عنوان «صدف اسرار ربوبیت» شناخته شده است . در مرصادالعباد نیز آدم (ع) با داشتن جنبه روحانی و نفسانی و ظلمانی و نورانی از سایر آفریدگان متمایز شده است و آیینه تمام نمای خداوند و محل تجلّی و ظهور انوار الهی قرار گرفته است . در دیوان حافظ نیز داستان آدم (ع) و هبوط او به صورت عشق میان انسان و خدا مورد توجه قرار می گیرد و آدم با داشتن امانتی از عشق، در حالیکه در مرز میان فرشته و حیوان قرار گرفته، نمادی ازانسان تلقی شده است. حافظ همواره در اندیشه هبوط و رنج دوری و جدایی از معشوق ازلی خویش است و این رنج و اندوه زمینه بسیاری از غزلیات او را تشکیل می دهد. او همواره در اندیشه بازگشت به موطن حقیقی خویش است و از اسارت و غربت در دنیای خاکی در فغان است. کلید واژه: آدم، فرشته، عشق، هبوط، گناه، ملامت.
    Abstract
    Abstract In Islam especially in musticism, man is given a high status and anthropology is considered one of its most important and complex issues, in a way that man is represented as the reflection of God Itself and also a microcosm. Mystics, on the basis of Quran and by interpretation of its verses, specifically by their focus on the story of Adam, has reached their version of anthropology, in which Adam is the symbol of the perfect man. In this thesis the story of Adam and his fall will be analyzed in three works: Kashf Al-Asrar and Edal Abrar, Mersad Al-Ebad and divan –e- Hafiz. kashf Al-Asrar as the first interpretation of Quran to Farsi and the abundance of its interpretive work is significant. Mersad Al-Ebad is also one of the best compiled works of the Suffies which in its mystic scope is unsurpassed. Divan-e- Hafiz is also important for its being the Persians’ greatest book of verse full of aphoristic sonnets. Hafiz reached his own ideology concerning man by recourse to the grand heritage of mystic literature like Mersad Al-Ebad and Kashf Al-Asrar. In Kashf Al-Asrar the story of the creation of man and his fall is represented as a mystery only known to Adam and God through the existing love between them (Maede: 54), and man is identified as “the shell of Godly mysteries”. In Mersad Al-Ebad also man is represented as incorporating spiritual and material, bright and dark qualities thus distinguished from all other creations, and in this way is a more sincere reflection of God and His mirror. In Hafiz the same event of man’s fall is put in the love relation that exists between God and Adam. Adam carrying the love god has bestowed on him, suspended somewhere between a bestial state and a godly one, becomes the symbol of humanity. The idea of separation from the eternal beloved and the pain of it is the root of so many of Hafiz’s sonnets. He seeks a return back to his Home and is constantly in ague for being enslaved and imprisoned in this world so far from t