عنوان پایان‌نامه
نیمرخ آمادگی جسمانی دانش آموزان ابتدایی فلج مغزی بر اساس کلاس بندی عملکرد حرکتی درشت
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی شماره ثبت: 1341;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77768;کتابخانه دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی شماره ثبت: 1341;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77768
- تاریخ دفاع
- ۲۲ آذر ۱۳۹۵
- دانشجو
- لیلا یوزباشی
- استاد راهنما
- محمدحسین علیزاده
- چکیده
- هدف از پژوهش حاضر تدوین نیمرخ آمادگی جسمانی دانش آموزان ابتدایی فلج مغزی بر اساس سیستم کلاس بندی عملکرد حرکتی درشت آنان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مدارس فلج مغزی شهر تهران بود (325) که از میان آن‌ها تعداد 129 نفر (70 پسر و 59 دختر) در دامنه سنی 12-6 سال به‌صورت طبقه ای تصادفی انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. از مجموعه آزمون های ویژه آمادگی جسمانی افراد فلج مغزی (انعطاف پذیری، تعادل، چابکی، توان، قدرت و استقامت قلبی ـ تنفسی) که بر اساس سیستم کلاس بندی عملکرد حرکتی درشت طراحی شده بود، برای اندازه گیری عوامل آمادگی جسمانی استفاده شد. همچنین سوابق پزشکی دانش آموزان از پرونده های تحصیلی، مشاوره و سلامت آنان بررسی شده و کلاس بندی نیز توسط پژوهشگر صورت گرفت. برای توصیف عوامل آمادگی جسمانی از آمار توصیفی، مقایسه متغیرهای پژوهش بر حسب جنس از آزمون تی مستقل و من ویتنی و برای بررسی اثر عوامل آمادگی جسمانی و ویژگی های فردی در تعیین سطح کلاس بندی آزمودنی ها از آزمون آنالیز ممیزی استفاده گردید. یافته ها نشان داد که بین سطح آمادگی جسمانی دانش آموزان فلج مغزی کلاس یک و دو دختر با پسر به‌جز تعادل و انعطاف پذیری در چابکی، توان، قدرت و استقامت قلبی ـ تنفسی تفاوت معناداری وجود دارد و پسران در وضعیت بهتری نسبت به دختران قرار داشتند. همچنین در کلاس سه و چهار به‌جز انعطاف پذیری در تمامی عوامل پسران بهتر از دختران بودند. نتایج آزمون رگرسیون ممیزی نیز نشان داد از بین تمامی عوامل آمادگی جسمانی و ویژگی های فردی تنها عوامل تعیین‌کننده سطح کلاس یک و دو تعادل و چابکی بودند که قدرت پیش بینی آن‌ها 75 درصد بود. همچنین در تعیین کلاس سه و چهار تعادل، چابکی و قدرت عضلات فلکسور زانو به میزان 89 درصد قدرت پیش‌بینی داشتند. لذا با پی بردن به عوامل مؤثر در کلاس بندی می توان کلاس افراد را با اطمینان بیشتری مشخص نمود تا تکالیف مورد انتظار در هر سطح از کلاس بندی برآورده شود و در جهت برنامه ریزی بهتر در راستای بازتوانی افراد فلج مغزی کمک نماید.
- Abstract
- The Purpose of this research was to determine the Physical fitness profile of primary school-aged children with Cerebral Palsy (CP) base on their Gross Motor Function Classification System (GMFCS) and to assess whether it can be used to predict GMFCS levels in children with CP. 129 CP students in range of 6-12 years (70 boys and 59 girls) were selected stratified randomly from all the elementary students in Special Schools in Tehran. Specific exercise tests of physical fitness of patients with cerebral palsy (flexibility, balance, agility, power, strength and cardiorespiratory endurance) based on GMFCS was designed to measure physical fitness factors. Students classified by researcher and their medical history were collected from school educational, counseling, and health documents. Descriptive statistics, T & Mann-Whitney tests were applied to describe physical fitness factors and Discriminant analysis used to predict level of GMFCS by physical fitness factors & demographic characteristics. Results showed that, there were significant differences between physical fitness factors such as agility, power, strength and cardiorespiratory endurance in class I & II which Boys had better records than girls. Also in the class III & VI boys were better than girls in all factors except flexibility. Discriminant analysis results showed among all the physical fitness factors and demographic characteristics only two balance and agility can predict classification I & II with power of 75 percent. Also in determining the class III & VI balance, agility and knee flexor’s strength were effective with 89 percent predictive power. Therefore, by considering factors which affecting GMFCS levels, classification assignment was done with greater confidence and enable specify the expected tasks that are expected to be accomplished by the children in each GMFCS level, contributing with therapeutic planning and monitoring.
