عنوان پایان‌نامه

مناسبات قدرت میان والدین و فرزندان در خانواده با توجه به نقش و تاثیر فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی (ICTs)



    دانشجو در تاریخ ۰۷ تیر ۱۳۹۶ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "مناسبات قدرت میان والدین و فرزندان در خانواده با توجه به نقش و تاثیر فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی (ICTs)" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: 5329 رس;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 80935;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: 5329 رس;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 80935
    تاریخ دفاع
    ۰۷ تیر ۱۳۹۶
    استاد راهنما
    سهیلا صادقی فسائی

    افزایش روند خانگی شدن فنآوری های ارتباطی و اطلاعاتی(ICTS) طی ده? گذشته در خانواده های ایرانی، تجربه و درک جدیدی از زندگی روزمر? خانوادگی را در تکالیف و حقوق، تصورات و انتظارات از نقش، نظارت و روابط والد-فرزندی به وجود آورده است. فنآوری های ارتباطی و اطلاعاتی به انتشار قدرت و کثرت منابع قدرت در خانواده منتج شده اند. اساساً، رویکرد چرخش فرهنگی سبب تمرکز بر مسئل? ارائه و نمایش قدرت در ساخت اجتماعی و کنش های روزمر? عاملان اجتماعی می شود. نگرش کثرت گرایانه به قدرت بر پهنه و گستره ای از قدرت های ضعیف یا قوی، آشکار یا پنهان، واقعی یا تخیلی، مفید یا غیر مفید، مشروع یا غیر مشروع، خواسته یا نا خواسته، خود-بنیاد یا پیآمدی و نظایر آن تأکید دارد. در شرایط کنونی، مناسبات قدرت در خانواده دست خوش تغییر شده است. در میدان فعالیت های اجتماعی، فنآوری به منزل? یک منبع برای کنش عمل می کند. مهارت و توانایی فنآوران? فرزندان و والدین، به طور بالقوه، سهم شان را در کنشگری تغییر می دهد. فرزندان نوجوان تلاش می کنند تا نوعی تحرک اجتماعی محدود در سطح خانواده، دوستان و خویشاوندان برای خود فراهم کنند. موقعیت اجتماعی و منزلتِ کوتاه بُرد فرزندان در خانواده به آن ها این امتیاز را می دهد تا برخی محدودیت ها را جبران کنند. قدرت محول از فنآوری ها توانمندسازی را در اختیار فرد قرار می دهد. البته هم? قدرت ها خصلتی فعال ندارند. فنآوری ها به عنوان یک منبع و امتیاز برای نوجوان شرایط نفوذ و مقاومت در روابط با والدینش را به پیش می کشد. پدر و مادر با فرزند خود بر سر چنین قدرتی به یک توافق نرسیده اند و برداشت های متفاوتی از آن وجود دارد. البته حداقل پیآمد کلی آن، نمایش و ارائ? قدرت و همچنین، افزایش سهم و مشارکت در برخی فرآیندهای تصمیم گیری است. والدین به تدریج وارد عرصه ای از مناسبات می شوند که در آن نا گزیرند امتیازاتی را داد و ستد کنند. این مسئله پیآمد نا خواست? خانگی شدن فنآوری هاست و در نتیجه، سلسله مراتب در خانواده منعطف و تعدیل می شود. آن چه بیش تر موجب نگرانی کوتاه مدت والدین از فرزند نوجوان شان می شود، فاصله گیری از نقش ها در زندگی اجتماعی واقعی است. علاوه بر ادغام فرزند در روابط کنش، مسئل? انفعال کنش نیز مطرح است. فنآوری سبب اختلالاتی در روند طبیعی جامعه پذیری نیز می شود. تبدیل شدن این وسایل هوشمند و اینترنت-محور به لوازم شخصی مسئله ای است که نظارت و کنترل والدین را پیچیده تر و حساس تر می کند. بنابراین، استراتژی های رفتاری و مکانیزم های مواجهه ایِ متمایزی نیز در هر یک از طرفین آشکار خواهد شد. والدین راهبردهای نظارت پیشگیرانه، ایجابی یا سلبی خود را دنبال می کنند. با توجه به آن چه اشاره شد، این رساله هم زمان به نظریات مرتبط در مطالعات جامعه شناسی خانواده، فرهنگ، جامع? اطلاعاتی و فنآوری عنایت خواهد داشت. شایسته است تا این ایده روشن شود که مسئل? قدرت در مناسبات کنشی والدین و فرزندان از منظر آن ها چگونه نگریسته می شود. کشف باورها، احساسات، انتظارات، تجربیات، الگوهای واکنشی و هنجارهای جدید نیازمند تمرکز بر اظهارات کنشگران درگیر با مسئله است. پژوهشگر تحلیل مسئل? رساله را با انجام پژوهشی میدانی در شهر تهران(مناطق 3، 6 و11) بررسی کرده است. بدین منظور، رویکرد تحلیلی و نظریِ چند-وجهی دربار? ارتباط فنآوری با مقوله های قدرت، مصرف، فردگرایی، جامعه پذیری و زبان و همچنین، الهام از پارادایم ساخت یابی اتخاذ شده است. به لحاظ روشی نیز، اتحاد روش های پژوهش اسنادی، پرسش نام? زمینه ای، تکنیک های انعکاسی و فعال کننده و مصاحبه انجام می شود. با توجه به استراتژی نمونه گیری نظری و هدفمند، با 120 نفر از نوجوانان 18-13 ساله و 20 نفر از مادران و پدران(به عنوان والدین) مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام گرفته است. برای رسیدن به بازسازی واقعیت، مصاحبه ها در فرآیندی شامل نظم دهی چند-مرحله ای، کدگذاری، الگویابی و سنخ شناسی تحلیل شدند. در مجموع، این رساله در 10 فصل نگارش یافته است که پنج فصل به کلیات، سه فصل به یافته های اسنادی و داده های میدانی و دو فصل به تفسیر و گمانه زنی نظری اختصاص دارند. در ضمن، از حدود 330 منبع استفاده شده است. نتایج رساله نشان می دهد که یکی از «آئین های گذار» برای اکثر نوجوانان، هم نشینی و مجالست با فنآوری های جدید خانه-محور است. مرز میان دو جنس، خاستگاه طبقاتی فرد و پایگاه اجتماعی والدین به طور قابل ملاحظه ای رنگ می بازند. البته پسران بیش تر به دنبال کسب قدرت نمایشی از فنآوری اند و تنش بیش تری را با والدین به وجود می آورند. فرزندان نوجوان مجموعه ای از قدرت های وابسته، مشروط، موقت، بالقوه، غیر مشروع، لحظه ای، نمایشی و کوتاه بُردی دارند. انواع قدرتی که فرزند از فنآوری ها به دست می آورد، عمدتاً در موازن? قدرت با والدین قرار می گیرد. در این عرصه، تمام نوجوانان مهارت لازم در بهره برداری از ظرفیت امتیازات را ندارند. همچنین، نوعی در هم تنیدگی «آزادی-وابستگی» در رابط? فرزندان با فنآوری ملاحظه می شود، اما وابستگی به معنای افراطی آن؛ یعنی اسارت در زنجیر فنآوری نیست. فنآوری های جدید «ساخت دهندگانِ انعطاف پذیری» اند که راه را برای فرصت ها ایجاد یا مسدود می کنند. والدین رویکرد فایده نگر دارند، اما فرزندان نوجوان عمدتاً در پی استفاده ای هستند که به بازدهی سریع تر منجر می شود و بخشی از آن شامل لذت، سرگرمی، تفنّن، وقت گذرانی یا حتی رفع خستگی در زمان استراحت است. والدین با شماری از دو راهی ها و سردرگمی ها نیز مواجه اند. یکی از مسائل مهم که «پارادوکس والدگری» در مواجهه با فنآوری های جدید محسوب می شود، عبارت از تعلیم و هدایت فرزندان نسبت به چیزی است که خود، آگاهی و مهارت کافی از آن ندارند. اگر جامعه پذیری کلاسیک بر طبق الگوی «والد-به-فرزند» بود، اکنون شکل جدیدی نیز گسترش یافته که بر الگوی «فرزند-به-والد» دلالت دارد. شکل گیری «شِبه مهندسان نوجوان» و فرزندان هوشمند به تقریب، واقعیتی آشکار است. البته عصر جدید دائماً کنشگران را در وضعیت مهارت یابی و سازگاری مجدد قرار می دهد و امکاناتی را در اختیار آنان قرار می دهد. بنابراین، سهم والدین در امکان بهره گیری از فنآوری های جدید محفوظ است. به هر حال، شکلی از «شبک? قدرت-وابستگی» در مناسبات والد-فرزندی به وجود می آید که تصورات و انتظارات از نقش ها را نیز متفاوت می سازد. الگوی «نیاز-وابستگی» بر این موضوع دلالت دارد که خانواده مجموعه ای از نقش هایی را شامل می شود که در شبکه ای به هم پیوسته و به هم وابسته قرار دارد. در این مسیر، نوعی اطاعت اخلاقی از والدین سبب بازدارندگی رفتارهای بدعت گذارانه یا خود-شیفتگی فرزند می شود. این موضوع سبب جلوگیری از دو قطبی شدگی روابط و مناسبات میان والدین و فرزندان خواهد بود. نگرانی برخی از والدین نسبت به طولانی شدن گذار از بچگی به بزرگی نیز همیشه-روا به نظر نمی رسد. نگاهی به سنخ شناسی قدرت های فرزندان نشان می دهد که آورد? فنآوری ها بیش از تبعات است. خانگی شدن فنآوری ها دلالت بر شکل گیری سلوک جدیدی میان نوجوانان است که درون بافت و بستر نهاد خانواده حالت می گیرد و به جریان می افتد. خانواده از «قابلیت باز-سازگاری» برخوردار است. مسیر «خانگی شدن» فنآوری ها به عنوان وسایل بیگانه و غریبه به سمت ابزاری حرکت کرده است که خانواده ها تلاش در همنوایی و سازگار کردن آن ها)یعنی «خانگی کردن» فنآوری ها) با شرایط خانه دارند. در مجموع، چنین به نظر می رسد که بازسازی خانواده ها از منظر فرزندان و والدین تفاوت هایی دارد، اما می توان نقاط اشتراکی برای آن یافت. با ترکیب شرایط و تحلیل های والدین و نوجوانان پنج سنخ از خانواده ها مشتمل بر «لطمه دیده و مستأصل»، «تدبیرگرا و مداخله کننده»، «پذیرا و محافظه کار»، «مسئله دار و مشوّش» و «در حاشیه و پیرامونی» شناسایی پذیرند. در پایان، چند توصی? راهبردی و کاربردی کلان در چهار سطح خانواده، نهادهای محلی، مدارس و نظام آموزشی و نهادهای تقنینی و اجرایی ارائه شده است.
    Abstract
    During the last decade, the intensification in the trend of the domestication of ICTS in Iranian families has created the new experience and perception from everyday family life in the aspects of assignments and rights, imaginations and expectations of role, surveillance, as well as the parent-child relations. ICTS have led to the power diffusion and increasing in sources of power. Fundamentally, the Cultural Turn approach leads to focusing on the question of the presence and exhibition of power in the social construction and social agents’ everyday actions. The pluralistic attitude to power accentuates on the expanse of powers such as weak or strong, manifest or latent, real or unrealistic, beneficial or useless, legitimate or illegitimate, intended or unintended, self based or subsequent, and etc modes. In the present circumstances, the power relations have been undergone to changes. In the field of social activities, technology functions as a source for action. The technological abilities of children and parents change potentially their contribution in activism. The teenage children seek to provide themselves a sort of restricted social mobility in the levels of the family, peer group, and relative. The social position and short-range status of children in the family get them such privileges to make up some restrictions. The assigned power arising from technologies awards empowering the person. Of course, all types of power do not have the active nature. ICTS as a source and privilege for adolescent bring up penetrate and resistance conditions in the relations with her/his parents. Parents have not reached to an agreement with their children about such a power and there are different understandings of that fact. Of course and at least, the general consequence of that fact is the presence and exhibition of power, as well as increasing in contribution and participation in some decision making processes. Parents arrive gradually to the realm of relations that have to trade some privileges. This problem is the unintended consequence of domestication of ICTS, and consequently, the family hierarchy becomes flexible and balanced. What makes parents worry from their teenage child to the short-term is detaching the roles in the real social life. In addition to merging a child in the action relation, the problem of isolation exists too. Technology also brings about some disruptions in the normal trend of socialization. Changing these smart and internet-based gadgets to the personal belongings is a problem which is becoming the parents’ surveillance and control more elaborated and sensitive. Hence, the distinct behavioral strategies and oppositional mechanisms will appear in the both sides. Parents follow their preventive, positive, or negative surveillance. According to what is mentioned, this thesis considers simultaneously the relevant theories in the studies of the sociology of family, culture, information society, and technology. It is noteworthy to clariy the idea how the question of power is considered in the action relations of parents and children at their sight. Discovering believes, feelings, expectations, experiences, reaction types, and the new norms requires to focus on the expresses of the actors involved in the matter. The researcher has investigated the analysis of the thesis problem by conducting a field research in Tehran city (regions 3, 6 & 11). For this purpose, inspiring from the Structuration paradigm generated by Anthony Giddens, the multi-dimensional theoretical and analytic approach has been adopted concerning the relation between technology and elements such as power, consumption, individualism, socialization, as well as language. Furthermore, the incorporation of the documentary research method, background questionnaire, projective and enabling techniques, and interview is methodologically adopted. Applying the semi-structural interview technique, 120 cases of 13-18 year-old adolescents and 20 cases of mothers and fathers (as parents) have been interviewed according to the theoretical and purposive sampling strategy. In order to achieve the reality reconstruction, the interviews were analyzed in a process consisting of the multi-step ordering, coding, pattern revealing, and typology. On the whole, this thesis has been written in 10 chapters, such that five chapters have been devoted to basics, three chapters to the documentary findings and field data, and two chapters to interpretation and theoretical speculative. Moreover, about 330 sources and references have been used. 448 The thesis results show that one of the passage rites for most adolescents is association and companionship with the new home-oriented technologies. The boundary between two sexes, person’s social class, and parents’ social status is considerably fading out. Of course, sons are looking for attainment of the exhibitive power arising from technology further, and they make more tension with their parents. Adolescents have a set of the dependent, conditional, temporary, potential, illegitimate, instant, exhibitive, and short-rang powers. The types of power that the child gains, primarily place in a power balance with parents. In this realm, all adolescents do not have the enough ability in order to utilize the capacity of privileges. In addition, there exists a kind of the freeness-dependency interweaving in the children relation with technology; however dependency does not excessively mean captivity in the technology chain. The new technologies are the flexible structure-builders, in as much as they provide or block the path for opportunities. Parents are of the utility approach, but teenage children primarily figure on the use that is resulted in the rapider output, consisting of joy, entertainment, hobby, temporization, or even refreshment in the time of rest. Also, parents encounter with some dilemmas and bewilderments. One of the significant problems that is seen as a parenting paradox in dealing with technologies, is training and leading toward something that parents do not have themselves enough knowledge and ability about it. The classic socialization was according to the parent-toward-child model, while a new developed form implies the child-toward-parent model. The formation of the engineerlike adolescent and the smart children is nearly a conspicuous reality. Of course, the new age puts constantly agents in the re-skilling and readjustment situation, and gets them some facilities. So, the parents’ contribution, in the possibility of using the new technology, is ongoing. Anyhow, some form of the power-dependency network in the relations of the parentchild is created, in so far as the imaginations and expectations of the roles subject to change subsequently. The need-dependency model implies the fact that family includes a set of roles which is placed in the interweaving and interdependent network. In this regard, a sort of the moral suasion from parents is a reason for preventing the heretical behaviors as well as narcissism. The mentioned matter will prevent the polarity of the relations between parents and children. Furthermore, the concern of some parents about lasting the passage from childhood to adulthood always does not look admitted. A glance to the typology of children powers shows that the advantages of technologies are more than their disadvantages. The domestication of ICTS implies the formation of a new conduct among adolescents that is formed and established within the fabric and setting of the family institution. Family is of the ability of readjustment. The trend of the domestication of ICTS as alien and foreign tools has moved toward the tools that families seek to conform and adjust them with the home conditions (i.e. domesticating ICTS). All in all, it seems that the family reconstruction from the perspective of parents and children is of some differences, but one can find the common points. By combining the children and parents’ conditions and analyses, five types of families are identifiable, as follow: 1- damaged and desperate, 2- scheme-setter and interferer, 3- receptive and conservative, 4- troubled and confused, 5- on the sideline and circumferential. At the end, several macro applicable and strategic recommendations in the four levels of family, local foundations, schools and education system, as well as legislative and administrative institutions have been offered. Keywords:ICTS, Domestication of technologies, Socio-cultural problem, Family, Children,Adolescents, Power, Authority, Resistance, Penetration, Control, Dependency, Action,Structure, Agency, Language, Typology.