عنوان پایان‌نامه

الهیات سلبی در مدارس کلامی امامیه و تطور آن



    دانشجو در تاریخ ۲۱ تیر ۱۳۹۶ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "الهیات سلبی در مدارس کلامی امامیه و تطور آن" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002852;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81709;کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002852;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81709
    تاریخ دفاع
    ۲۱ تیر ۱۳۹۶
    استاد راهنما
    رضا برنجکار

    سرچشمه جریان الاهیات سلبی در کلام امامیه را باید در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) جستجو نمود. متکلمان مدرسه کوفه در پرتو تعالیم امامان معصوم (علیهم السلام)، به این الاهیات گرایش پیدا کرده اند. در مدرسه قم، کلینی، آموزه الاهیات سلبی را در آثار خویش مطرح و شیخ صدوق، آن را مبرهن می سازد. در مدرسه بغداد، گرایش به الاهیات سلبی با ظهور و بروز کمتری به چشم می خورد. در مدرسه حله، خواجه و شاگردانش برهان شیخ صدوق را در ذیل صفت حیات مطرح ساخته و اندیشه مخالفین نظریه زیادت اشاعره در تمامی صفات ذاتی را، مبتنی بر الاهیات سلبی دانستند. در مدرسه اصفهان، جریان فلسفی صدرا و شاگردانش با تکیه بر اندیشه های بنیادین حکمت متعالیه، الاهیات ایجابی را که مبتنی بر تشکیک صفات بود، مطرح ساختند و الاهیات سلبی را مورد انتقاد قرار دادند. جریان کلامی ملارجبعلی تبریزی و قاضی سعید قمی با نقد حکمت متعالیه و پذیرش اشتراک لفظی وجود و نظریه نیابت، از الاهیات سلبی دفاع کردند. علامه مجلسی نیز به عنوان نماینده جریان کلامی-حدیثی اصفهان، از این الهیات دفاع می کند. در مدرسه خراسان، به رهبری میرزا مهدی اصفهانی، نظریه معرفت فطری و قلبی مطرح شد. بر اساس این نظریه، خداوند در عالم ذر این معرفت را به انسان ها اعطاء نموده است و آن ها باری تعالی و صفات او را در نهایت وضوح مشاهده نمودند. متکلمان این مدرسه با نقد آرای فلسفی، الاهیات سلبی را به عنوان مکمل معرفت فطری پذیرفته اند. در این رساله با شناسائی مدارس کلامی امامیه و متکلمان برجسته آن به جایگاه الهیات سلبی و تطور آن پرداخته شده است. الاهیات سلبی در ادوار مختلف کلام امامیه، هر چند فراز و فرودهایی را تجربه نموده است، اما بی تردید، اندیشه غالب مباحث معناشناختی صفات خداوند از منظر متکلمان امامیه بوده است.
    Abstract
    The source of Kataphatic Theology, referred to by Imami Theology, should be sought in the Holy Quran and instructions of Ahl al-Bayt (Islam Prophet’s Family Members) (peace be upon them). Kufa School theologians, in the light of Shia Imams’ instructions, became inclined towards the said theology. In Qom School, Kelini introduced the Kataphatic Theology instructions through his works, and Sheikh Sadough argued/clarified it. In Baghdad School, inclination towards Kataphatic Theology had less ups and downs. In Hillah School, Khajih and his students introduced Sheikh Sadough’s arguments as the Divine Attributes. Accordingly oppositions to Ash'arites (Ash’arism) Plurality Theory of all the Divine Attributes was considered to be based on Kataphatic Theology. In Isfahan School, Sadra Philosophical movement and its followers, relying on the fundamental instructions of Transcendental Wisdom, introduced the Apophatic Theology that was composed of casting doubts on the respective attributes, and then criticising the Kataphatic Theology. Discussing the Transcendental Wisdom and confirming the theological similarity between the holy Essence and the Delegation Theory, Mulla Rajabali Tabrizi Theological Movement and Qazi Saeed Qomi defended the Kataphatic Theology. Allameh Mjlesi, as the representative of the theological-Hadith-oriented Movement of Isfahan, also defended this theology. In Khorasan School, leaded by Mirza Mahdi Isfahani, the theory of Natural and Heartfelt Knowledge was introduced. In accordance with this theory, the Lord in the World of Particles (Thar) bestowed the mentioned knowledge upon men and they observed the Lord and his attributes as evidently as possible. Discussing the philosophical views, this school’s theologians accepted the Kataphatic Theology as the complement of the natural knowledge. Via analysis/determination of the Imami theological schools and their prominent theologians, the present study explores the position of Kataphatic Theology and its evolution. Although the Kataphatic Theology had ups and downs in different eras of Imami Theology, Imami Theologians regarded it as the main approach in semantics of the Divine Attributes. Key words: Theology Schools, Heavenly Attributes, Kataphatic Theology, Divesting God (and His attributes) and Purification, Sameness of Divine Attributes with the Lord, Natural Knowledge