عنوان پایان‌نامه

بررسی جامعه شناختی بازسازی زندگی بعد از طلاق _ مریم ایثاری



    دانشجو در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی جامعه شناختی بازسازی زندگی بعد از طلاق _ مریم ایثاری" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 60635;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4533
    تاریخ دفاع
    ۲۹ شهریور ۱۳۹۱

    این پژوهش با هدف درک تفاسیر افراد از زندگی پس از طلاق و نحوه مواجهه و بازسازی زندگی آنان صورت گرفته است. در این راستا، با استفاده از روش نظریه زمینه ای و تکنیک مصاحبه کیفی عمیق نیمه ساختاریافته، به مطالعه فرایند بازسازی زندگی پس از طلاق 36 زن و مرد طلاق گرفته پرداختیم و در انتها مدل پارادایمی حاصل از داده ها را ترسیم نمودیم. نتایج این تحقیق نشان می دهد که افراد بازسازی زندگی پس از طلاق خود را با توجه به شرایط زمینه ای، علّی و مداخله گری چون دارا بودن انواع سرمایه ها، زمینه های ازدواج و پیشا ازدواج، زمینه های طلاق، متعین های زمانی، عادتواره های عقیدتی و فرهنگی، به شیوه های گوناگونی تجربه می کنند. همچنین کنشگران از استراتژی های کنش- واکنش متفاوتی در مواجهه با زندگی پس از طلاق استفاده می کنند. نحوه مدیریت نیازها و چالش های پس از طلاق، چگونگی بازتعریف «خود»، نحوه تعاملات و مواجهه با فشارهای اجتماعی پس از طلاق منجر به پیامدهای متفاوتی برای آنان می گردد که این پیامدها می تواند تیپ بازسازی زندگی کنشگران را رقم زند. بر این اساس سه تیپ اصلی شامل بازسازی فعالانه(پیشروانه)، بازسازی دوگانه(انتقالی) و بازسازی منفعلانه(واپس گرایانه)، از عمده تیپ های بازسازی بدست آمده در این تحقیق است. از سویی یافته های این پژوهش نشان می دهد بازسازی فرآیندی ترکیبی و دو وجهی است. از این رو، سوژه هایی که بازسازی موفقی را تجربه کرده اند از دو جنبه ذهنی و عینی موفق عمل کرده اند و آنهایی که روند زندگی پس از طلاق شان واپس گرایانه و با شکست همراه بوده است، در این دو جنبه ناموفق عمل کرده اند. همچنین عده ای نیز در مرحله انتقالی به سر می برند و از جنبه ای موفق و از جنبه ای دیگر ناموفق عمل کرده اند. یافته های این پژوهش در مجموع نشان می دهد پدیده طلاق و زندگی پس از آن شامل مجموعه ای از پیوستگی ها و انفصالات است. از این رو سوژه هایی که به لحاظ عینی و ذهنی قادر به خلق اتصالات و پیوستگی های جدید باشند، بازسازی مثبت و پیشروانه ای را خواهند داشت، این در حالی است که برای کنشگرانی که انفصالات مضاعفی را پس از طلاق تجربه کرده اند و امکان خلق اتصالات جایگزین را نداشته اند، فرآیند بازسازی زندگی پس از طلاق به شیوه ای منفی و واپس گرایانه خواهد بود.
    Abstract
    The purpose of this study is to understand individuals’ interpretations of post- divorce life and the way of confrontation and their life reconstruction. Regarding this aim, the process of post- divorce life reconstruction of 36 divorced men and women have been studied by using grounded theory method and in-depth semi-structured interview technique and finally paradigmatic model have been offered. The result of this research show that divorced individuals experience their post- divorce reconstruction differently, according to the contextual, causal and intervening conditions like possessing different capitals, marital and premarital contexts, divorce contexts, time determinants, cultural and ideological habitus. The actors also use different action-reaction strategies in confrontation of post- divorce life. The way of management of post- divorce needs and challenges, redefinition of “self” and the style of interactions and facing social pressures after divorce lead to different consequences for divorced individuals which these consequences can shape the type of actors’ life reconstruction. Accordingly, there are three main types of reconstruction include: “Active/upward reconstruction”, “Dual/transitional Reconstruction” and “Passive/downward reconstruction”. The finding shows that reconstruction is a dual and combinatory process. Therefore, the subjects who experience successful reconstruction, have a successful act in both subjective and objective sides and other individuals who experience downward reconstruction, were unsuccessful in these two sides. There are also some individuals in transitional stage that act successfully in one side and unsuccessfully in the other side. Moreover, the result indicate that divorce phenomenon and the life after it, contain a set of attachments and detachments, hence the subjects who are able to create new attachments and connections, both subjectively and objectively, will have a positive and upward reconstruction; that is whi