عنوان پایاننامه
قابلیت سنجی زمین های زراعی جهت کاشت درختان زیتون با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل سازی GIS مطالعه موردی استان مرکزی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده جغرافیا شماره ثبت: 2181;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77706;کتابخانه دانشکده جغرافیا شماره ثبت: 2181;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77706
- تاریخ دفاع
- ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
- دانشجو
- سمیرا نعمتی
- استاد راهنما
- علی درویشی بلورانی, نجمه نیسانی سامانی
- چکیده
- چکیده یکی از ارکان اصلی توسعه در کشور ایران کشاورزی است. اهمیت این موضوع به قدری است که می تواند رشد اقتصادی کشور را در گرو رشد کشاورزی دانست. با عنایت به این موضوع که محصولات کشاورزی گوناگون نیازهای اقلیمی، محیطی و خاک خاص خود را طلب می کنند، لذا محققین و سازمان های ذی نفع کشاورزی توجه ویژه ای به امر قابلیت سنجی زمین های کشاورزی به منظور کشت محصولات مختلف دارند. تحقیق پیش رو در استان مرکزی با تمرکز بر پهنه بندی اکولوژیکی- کشاورزی در صدد شناسایی و درجه بندی اراضی کشاورزی از نظر قابلیت کشت محصول زیتون است. این پژوهش در ابتدا به توسعه چارچوب مدل سازی برای قابلیت سنجی اراضی برای کشت زیتون پرداخته و سپس با تمرکز بر جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای مدل سازی از داده های ماهواره ای مدل های TVI (Tempreture vegetation indes)، PLSR(partial least squares regression) و داده های ماهواره ای MODIS,ASTER,Landsat,TRMM استفاده کرده است. دوره زمانی مورد بررسی در این تحقیق 15 سال از سال 2000 تا 2015 بوده، به منظور صحت سنجی نتایج بدست آمده از تصاویر ماهواره ای از شاخص RMSE برای هریک از مدل ها استفاده شده است. در ادامه به منظور مدل سازی عدم قطعیت از دو مدل عدم قطعیت تئوری فازی و مدل تئوری شهود دمستر شافر در سطوح اطمینان متفاوت استفاده شده است و نتایج حاصل از آن ها برای دو مدل با یکدیگر مقایسه شده اند. نتایج حاصل نشان دادند که مناطق شمال غرب، مرکز و جنوب غرب استان مرکزی با میزان سطح اطمینان 95 درصد بهترین مناطق برای کشت زیتون هستند. با این سطح اطیمنان در حدود 10 درصد مساحت منطقه در دسته عالی طبقه بندی شده است و حدود 60 درصد مساحت استان در سه دسته متوسط، خوب و عالی قرار می گیرد. با کاهش سطح اطمینان سطوح بیشتری از استان مناسب تشخیص داده می شود و پراکندکی مکانی این سطوح به سمت شرق استان کشیده می شود. همچنین نتایج حاصل از مدل دمستر شافر نتایج مناسب تر و دارای پراکندگی بهتری نسبت به مدل فازی ارائه داد.
- Abstract
- Abstract Agriculture is one of the main principles of development in Iran. This issue is so important that economic growth is based on agricultural growth. Due to the fact that various agricultural products needa variety of climate, environment and soil parameters, agricultural researchers and related organizations pay more attention into the assessment of the agricultural lands for growth of different crops.The present study focuses on agrological zoning in the Markazy province to identify and grading of agricultural lands in terms of functionality in the cultivation of the olive. Firstly, The study focuses on development of a framework to evaluate agricultural lands and then tries to gathernecessary spatial data, using satellite images (MODIS, ASTER, TRMM and Landsat) and models (TVI and PLST). The study was held on 15 years from 2000 up to 2016. In case of validation of the results a RMSE index is used and for modeling uncertainty in decision a فازی set and Demister Shafer theory are used with different levels of significance. Then the resultsfor two abovementioned models are compared. Results showed with low uncertainty the North West and South West have more capebilites than other areas, while increasing uncertainity the suitable areas increase. دمستر شافر theory show a better destrubiation, but on the other hand than that of فازی set, it takes a long time to run compared with فازی set theory. Keywords: Feasibility of cultivation, olive, Dempstr Shafer, TRMM, TVI, MODIS