عنوان پایان‌نامه

بررسی نقش عکاسی در شکل گیری ذهنیت شهرنشینی ع:عکاسی شهری - روان جغرافیا



    دانشجو در تاریخ ۱۵ تیر ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی نقش عکاسی در شکل گیری ذهنیت شهرنشینی ع:عکاسی شهری - روان جغرافیا" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    عکاسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 11417;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 75853
    تاریخ دفاع
    ۱۵ تیر ۱۳۹۵

    عنصر اساسی شهر معاصر سرعت تغییرات و تحولات آن است؛ که این روند از ابتدای ظهور مدرنیسم تا به امروز ادامه داشته است. یکی دیگر از محصولات مدرنیته، ابداع فن‌آوری عکاسی است. هم‌زمانی این دو، باعث تعامل و اثرگذاری متقابل شهر و عکاسی شده است. از ابتدای ابداع عکاسی تا به امروز، شهر بستری برای بروز تجارب عکاسانه بوده و عکاسان به اکتشاف، تحلیل، مستندنگاری و تجلیل از محیط شهری پرداخته‌اند. عکاسی به یکی از شیوه‌های مهمی بدل شده که شهر مدرن خویش را به خود توضیح می‌دهد. از طرف دیگر، سوژه‌ی شهرنشین که خود را در فضای سیال و متغیر شهری می‌یابد و بازمی‌شناسد، در جریان سریع و منکوب‌گر زندگی شهری دچار سردرگمی می‌شود. عکاسی به عنوان ابزار مشوق نگاه خیره و تأمل در دنیای پیرامون، به سوژه برای کشف جایگاه و ارتباط خود با شهری که او را در برگرفته کمک می‌کند. در عوض، سوژه‌ی عکاس با نگاه خاص خود فضای شهری را در عکس‌هایش بازمی‌سازد و تفسیر خود را بدان می‌افزاید. در همین راستا، این پژوهش با تحلیل و بررسی کیفی چند مجموعه عکس شهری از عکاسان معاصر ایرانی، به کشف معانی ضمنی آن‌ها و شناخت جایگاه آن‌ها در گفتمان‌های شهری و عکاسی می‌پردازد. بدین منظور، مجموعه‌ عکس‌های «انزلی» و «پامنار» اثر مهدی وثوق‌نیا، «تهران، بی‌تاریخ» اثر مهران مهاجر، «خودنگاره‌های تهران» اثر مهرانه آتشی، «تهران، کمی متمایل به راست» اثر محمد غزالی و «اکباتان، غرب تهران» اثر بهنام صدیقی مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرند تا تفاسیری که به شهر می‌افزایند روشن گردد. در تحلیل عکس‌ها چند گرایش عمده قابل مشاهده است؛ از یک سو عکاس به کنکاش در سوژگی خود و رابطه‌اش با فضای شهری می‌پردازد، و از سوی دیگر شهر را با استعاره‌سازی، تلاش برای حفظ خاطرات شهری و مخالفت شهرسازی بی‌روح و مدرنیستی، به لحاظ سیاسی، اجتماعی و فیزیکی مورد انتقاد قرار می‌دهد. نگاه انتقادی عکاسان مذکور در عکس‌ها به شهر، دریچه‌ای جدید را میان معنایی که عکاس قصد انتقال آن را دارد و معنایی که مخاطب دریافت می‌کند می‌گشاید. شکل‌گیری این دیالوگ میان عکاس و مخاطب- از میان قاب عکس- در تولید اجتماعی معنا ایفای نقش می‌کند؛ معنای زندگی شهری معاصر.
    Abstract
    The fundamental element of contemporary city is its hastened changes and alterations; which has been around since the advent of modernism. Invention of photographic technology has been another outcome of Modenity. Simultaneity of the two has fostered interaction and interplay between city and photography. Since the introduction of photography, City has been a basis for photographic experiences and photographers have explored, analysed, documented and celebrated urban environment. Photography has been a significant approach through which the city has self-explained itself. On the other hand, the urban subject, who finds and recognizes him/her-self in the middle of the flowing, ever-changing urban space, is baffled by the the fast and overwhelming currents of urban life. Photography has become an inspiring instrument which encourages gaze and interaction with the environment aroung and assists the subject to explore his/her position and relation with the surrounding city. Thus, the phorographer-subject, with his/her special gaze, reproduces the city in the in his/her photographic frames and adds his/her interpretation of it. Regarding to the points mentioned, this thesis, through qualitative survey and analysis of five different contemporary Iranian urban photo-series, trys to disclose their connotations and identify their position in the urban and photographic discourses. Pursuing this goal, Mehdi Vosoughnia's "Anzali" and "pamenar", Mehran Mohajer's "Tehran, Undated", Mehraneh Atashi's "Tehran self-portraits", Mohamad Ghazali's "Tehran, a Little to the Right" and Behnam Sadighi's "Ekbatan, West of Iran" will be discussed in order to unveil their commentaries to the city. Few attitudes will be revealed through the analysis of images; on one hand, the photographer explores his/her subjectivity and its relationship with urban space. And on the other hand, he/she criticizes the city politically, socially, and physically, by using metaphor, trying to maintain urban memories and opposing to spiritless modern urbanism. The critical perspectives of these photographers open new windows between the meaning which the photographer trys to imply and the meaning which the audience receives. The formation of such dialogue between photographer and viewer- through photographic frames- contributes in producing social meaning; contemporary urban life's meaning. Key words: Modern city, Critical urban photography, Subjet, contemporary artistic Iranian photography