عنوان پایاننامه
تفکرفرابشرشدنانسان در اسلام
- رشته تحصیلی
- ادیان وعرفان
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 1999ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 51644
- تاریخ دفاع
- ۱۱ آذر ۱۳۸۸
- دانشجو
- نرجس ابوالقاسمی دهاقانی
- استاد راهنما
- مجتبی زروانی
- چکیده
- چکیده مفهوم امامت به عنوان اصلی ترین آموزه تشیع از ابتدای شکل گیری دستخوش تحولات زیادی شده است و آغاز این تحولات در دوران امام صادق(ع) و باقر(ع) می باشد. به دلیل شرایط سیاسی و فرهنگی که این دوامام در آن به سر می بردند وهمچنین تعاریف متعدد امامت که از سوی فرق شیعی(زیدیه وکیسانیه) ارائه می شد آن دو بزرگوار بر آن شدند تا با تاکید بیشتر بر ابعاد وجودی امام و پرداختن به صفات امامت چون علم، عصمت و نص به عنوان اصلی ترین خصوصیات او تعریف جدیدی از این اصل شیعی ارائه دهند تعریفی که در آن امام با کار کار کردی سیاسی- مذهبی به رهبری مذهبی تبدیل می شود . این گونه تعریف از امامت و تاکید بر ابعاد وجودی امام زمینه را برای جریان های افراطی مهیا کرد که با غلو در صفات امامان آنها را تبدیل به شخصیت های فرا بشری کنند وسپس از طریق نفوذ در مجامع شیعی دیدگاه فرابشری به امامان را رواج دهند . حوادث دیگری چون امامت در سنین کودکی، امامت امام غایب و همچنین شرائط سیاسی که بر جامعه شیعی حاکم بود موجب دوام و گسترش این تفکر در میان شیعیان شد ورهبران این جریان نیز با ایجاد تعدیل در عقاید افراطی خود به ماندگاری این تفکر کمک کردند. تفکر فرابشری به همراه نگاه بشری به ائمه در قرون نخستین تشیع به حیات خود ادمه داد ولیکن سر انجام صورت تعدیل یافته این تفکر که به وسیله متکلمان شیعی توجیه عقلانی پیدا کرده بود به گفتمان غالب بر مجامع شیعی تبدیل شد .
- Abstract
- Abstract The concept of Imamat as the main Shia doctrine has undergone many changes, from the beginning of its formation, the changes which significantly occurred in Imam Sadeq and Imam Baqir’s period of time. Due to political and cultural conditions that these two imams were living in, and also different definitions of Imamate that were presented by Shiite sects (Zaydiyya and kysaniyyh), they decided to give a new definition to this Shiite idea with more emphasis on existential dimensions of Imam and characteristics of Imamate such as knowledge, infallibility and designation. The definition through which Imam’s function converted to an absolute religious leadership from a political–religious one. Such a definition of Imamate and this emphasizing on existential dimensions of Imam prepared a ground for extremist currents to alter Imam to a superhuman by exaggerating the imam’s traits, and promote such view of Imamat through penetrating in the Shiite community. Other events such as Imamate in childhood, Imamat of the absent Imam and also the political conditions in Shiite Society, caused the persistence and extension of this idea among shiits, while the leaders of these currents helped this persistence by modifying in their radical thought . Although the superhuman attitude remained beside human approach to Imams at the first centuries of Shiism, its modified version, which was rationally justified by Shi'i theologians, finally dominated as a dominant discourse in the Shiite community .