عنوان پایاننامه
نفت نابازار و عدالت اجتماعی در جوامع نفتی خاورمیانه : مطالعه موردی ایران
- رشته تحصیلی
- علوم سیاسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3780;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 67764
- تاریخ دفاع
- ۲۵ شهریور ۱۳۹۳
- دانشجو
- سعید حق بین
- استاد راهنما
- سجاد ستاری
- چکیده
- توزیع نابرابر درآمد یکی از بارزترین ویژگی هایی است که درکشورهای دارای منابع طبیعی(نفت) مشاهده می شود. با افزایش تولید و قیمت نفت بعد از شوک های اول و دوم نفتی، انتظار می رفت کشورهای دارای منابع طبیعی رشد و توسعه قابل ملاحظه ای داشته باشند. اما در عمل و در مقایسه با کشورهایی که دارای منابع طبیعی نیستند، وضعیت اقتصادی و اجتماعی به مراتب پایین تری را تجربه کردند. پارادوکس بهره مندی از منابع غنی طبیعی و عملکرد ضعیف اقتصادی _ اجتماعی درکشورهای دارای منابع طبیعی «نفرین منابع» نام گرفته است. بدین ترتیب که با افزایش قیمت نفت و درآمدهای نفتی، ثروت یک کشور افزایش می یابد، افزایش ثروت موجب تقویت و رشد بخش غیرقابل مبادل? اقتصاد و تضعیف بخش قابل مبادل? اقتصاد می شود. در این حالت، فعالیت هایی از قبیل بخش خدمات و ساختمان رشد می کنند و در عوض فعالیت هایی مانند بخش صنعت دچار رکود می گردند، در این زمان بیماری هلندی اتفاق می افتد. از سوی دیگر و از آنجا که زیرساخت های قانونی و نهادی در این قبیل کشورها ضعیف، توسعه نیافته و غیرشفاف می باشد، منابع و تلاشها به سمت فعالیت های غیر مولد و ارزش زدا و همچنین، در جهت ایجاد، حفظ، انتقال و بازتخصیص حقوق اقتصادی غیراستحقاقی (رانت) در بازارهای سیاسی شده سوق می یابد. در این جوامع، توزیع درآمد نه بر مبنای شایستگی ها و توانایی ها بلکه بر اساس نزدیکی به قدرت دولتی صورت می گیرد. نتیجه طبیعی چنین روندی، ناتوانی در حصول به شرایط رقابتی و رشد اقتصادی باثبات است که به تدریج توانایی اقتصادهای نفتی خاورمیانه را در بسط عدالت اجتماعی محدود ساخته و در عین حال باعث بروز پدید? ضد صنعتی شدن در این جوامع گردیده است.
- Abstract
- Unequal distribution of income is one of the most striking features is that countries with natural resources (oil) is observed. With the increase of oil prices after the first and second oil shocks, countries with natural resource; growth and development is expected to be considerably. But in practice, compared to countries with non-natural resources, economic and social situation experienced far lower. The paradox of the Benefit from natural resources and poor socio-economic performance in countries with natural resources "resource curse" is named. Thus, the increase of oil prices and oil revenues, the wealth of a country increases, increasing wealth enhancing the growth of non-tradable sectors of the economy are weakening the tradable sectors of economy. In this case, the service sector and construction activities, such as grow and change activities such as industry sector are suffering from the Dutch disease, this time going to happen. On the other hand, since the legal and institutional infrastructure in these countries are poor, underdeveloped and is Non-transparent, resources and efforts towards non-productive activities and anti-value and the other, in order to generate, save, export and Reallocation of economic rights of non-entitlement (rents) will lead in political markets. In these societies, income distribution, not on the basis of merit and ability but also the proximity to state power takes place. Natural result of such a process, the inability to achieve a competitive and sustainable economic growth is proceeding gradually to the oil economies of the Middle East has limited the development of social justice. And yet in these societies is causing the phenomenon of anti-industrialization.