عنوان پایاننامه
جداسازی اثر چشمه های همزمان از داده های لرزه ای با استفاده از منظم سازی
- رشته تحصیلی
- ژئوفیزیک-لرزه شناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه موسسه ژئوفیزیک شماره ثبت: 1019;کتابخانه موسسه ژئوفیزیک شماره ثبت: 1019;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 64379
- تاریخ دفاع
- ۰۲ تیر ۱۳۹۳
- دانشجو
- هومن کریمی
- استاد راهنما
- علی غلامی
- چکیده
- روشهای لرزهنگاری بازتابی یکی از روشهای معمول ژئوفیزیکی است که در اکتشاف هیدروکربنی بکار برده میشود و با طراحی عملیات آغاز میگردد. در طراحی عملیات دو فاکتور کیفیت و هزینه در کنار هم مورد توجه قرار میگیرند. در دادهبرداری مرسوم ، به منظور پرهیز از تداخل پاسخ چشمههای مختلف که توسط گیرندهها دریافت میشود چشمهها با فاصلهی زمانی بلند نسبت به هم عمل میکنند که این امر موجب بالا رفتن زمان و هزینه عملیات میشود. به منظور کاهش هزینهها، اغلب منطقه مورد مطالعه با نقاط کمتر از حد مورد نیاز نمونهبرداری میگردد که باعث ایجاد دگرنامی مکانی در دادهها میشود. برای رفع این مشکل، روش دادهبرداری همزمان معرفی گردید. در این روش فاصله زمانی بین عملکرد چشمهها (و به دنبال آن زمان کل عملیات) بهطور قابل توجهی کاهش مییابد و این امکان را فراهم میکند که در زمان کمتر (برای افزایش کیفیت سیگنال) تعداد چشمههای بیشتری عمل کند اما تداخل پاسخ چشمهها جزو چالشهای اساسی این روش محسوب میشود. فرآیند حذف اثر تداخلی این چشمهها، واترکیب (جداسازی) نامیده میشود که خود یک مرحلهی پردازشی مهم را طلب میکند. این پایاننامه به بررسی حل مسأله واترکیب به سه روش میپردازد: 1) روش کمترین مربعات LS یا واترکیب کاذب که در این روش هیچ منظمسازی انجام نمیگیرد و تنها معیار درستی پیشبینی جبهه موج ترکیبی است. بنابراین، دادههای بازیابی شده همچنان تحت تأثیر سیگنالهای ناخواسته قرار دارند. 2) روش دوم بر پایه فیلتر کردن با استفاده از فیلتر بردار-میانهی چندبعدی میباشد به طوریکه ابتدا مقدار میانه در چند راستای مختلف مشترک در یک نقطه محاسبه سپس کمترین مقدار میانه حاصل به آن نقطه نسبت داده میشود. به عبارت دیگر، این روش بر اساس توزیع پراکنده جبهه موج ترکیبی در رکوردهای هممیان نقطه از فیلتر بردار-میانهی چندبعدی به منظور تضعیف نوفههای باقیمانده در کنار واترکیب کاذب استفاده میکند. 3) روشی برپایهی منظمسازی. با توجه به محدود بودن گستره مکانی دادههای لرزهای برای چشمههای مجاور و متراکم، واترکیب را به کمک منظمسازی ماتریس عملگر و بدون درنظر گرفتن قیدهای پراکندگی و ناهمدوسی بررسی میکنیم. در نهایت هر سه روش را بر روی دادهی مصنوعی و میدانی اعمال کرده و توانایی هر روش را مورد ارزیابی قرار میدهیم.
- Abstract
- Seismic reflection surveying is one of the most common geophysical methods that are used in hydrocarbon exploration and starts by acquisition design. Seismic acquisition is a trade-off between economics and quality. In current seismic data acquisition, sources are fired with large time intervals in order to avoid interference between successively firing source responses measured by the receivers. This leads to time-consuming and expensive surveys. Since decision making at the business level are usually based on minimizing acquisition cost, the source domain is usually poorly sampled to limit the survey duration, causing spatial aliasing. The concept of simoltaneous or blended acquisition has been introduced to address the aforementioned issues by either reducing the waiting time between firing sources, leading to reduced acquisition costs, or by increasing the number of sources within the same survey time, leading to a higher data quality. The price paid for achieving higher data quality at lower acquisition cost is dealing with the interfering sources in the data. Deblending is the process of retrieving the data as if they were acquired in a conventional, unblended way. In this thesis, we introduce the concept of simultaneous acquisition and examined three methods of deblending: 1) Least squares inverse or Pseudodeblending. This method does not perform any regularization so the deblended data are still affected by crosstalk noise. 2) The second method is multidirectional vector-median filter and extended the well-known conventional median filter from a scalar implementation to a vector version. More specifically, a vector median filter was applied in many trial directions and the median vector was chosen from among these. So, this method is based on residual crosstalk noise attenuation with Pseudodeblended data in common midpoint gather. 3) The third method is based on regularization. By exploiting the fact that seismic data are spatially band-limited, deblending of densely sampled sources can be carried out as a regularization without imposing sparsity or coherency constraints. Finally, all three methods applied on synthetic and field data and the ability of each method will be evaluated.