عنوان پایاننامه
بررسی مقایسه ای خیر و شر از دیدگاه اگوستین و امام محمد غزالی
- رشته تحصیلی
- الهیات و معارف اسلامی-ادیان و عرفان
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2414;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74823;کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2414;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74823
- تاریخ دفاع
- ۲۹ شهریور ۱۳۹۴
- دانشجو
- نفیسه اقایی پورسده یی
- استاد راهنما
- مجتبی زروانی
- چکیده
- مساله وجود شر علیرغم وجود خالقی عالم، قادر و خیرخواه، چالشی بوده که متألهین و فلاسفه را از دیرباز به پاسخگویی و ارائه پاسخهایی درخور، واداشته است. متالهین بر این باورند که جهان تحت سلطه و سیطره موجودی واحد است که با حکمت، عنایت، قدرت و عدالت مطلق و محض، بر آن حکم میراند. به موجب حکمت و عنایت او، به نظر میرسد که جهان نیز باید همچون خود او، خیر کامل و محض باشد. پرسش مهم این است که اگر عالم تحت سلطه چنین موجود کاملی است، چرا این شرور در آن راه یافتهاند و چرا عالم سراسر خیر و نیکی نیست؟ از آنجا که در سنت مسیحیت، قدیس اگوستین یکی از اولین و مهمترین پاسخها را به این مسئله را بیان کرده و در میان متفکران اسلامی نیز ابوحامد محمد -معروف به امام محمد غزالی- جایگاه منحصر به فردی دارد، هدف از پژوهش حاضر، طرح مهمترین سوالات و چالشهای مربوط به چیستی خیر و شر و نیز ارائه نظرات آگوستین قدیس و امام محمد غزالی در این رابطه بود. طبق یافتههای این تحقیق، درحالیکه آگوستین تأکید میکند که هرآنچه وجود دارد، خیر است و خداوند جز خیر را نیافریده، غزالی تأکید دارد که خیر و شر از جانب خداست و کسی که شر را از جانب خدا نداند، جاهل است. البته این بیان غزالی به این معنا نیست که خداوند شر را برای شر میآفریند، بلکه غرض خداوند از ایجاد شر، درواقع نیل به یک خیر بزرگتر است. تفاوت عمده این دو متکلم در مورد منشأ شر اخلاقی است. آگوستین منشأ شر اخلاقی را گناه نخستین عنوان میکند. وی انسانها را از بدو ورود به عالم، آلوده به گناه معرفی میکند چرا که به عقیده او گناه آدم، شخصی نبود بلکه همه انسانها در گناه او شریک هستند. از بیانات آگوستین چنین استنباط میشود که انسان با میل فطری به گناه به دنیا میآید و اراده وی تحتتأثیر این میل قرار دارد. اما غزالی بر آن است که آدمی با فطرت پاک و عاری از گناه به دنیا میآید و اگر به شر میگراید، به خاطر استفاده سوء از اراده خودش و در اثر تربیتی است که کسب میکند. با این همه، هر دو متفکر در تبیین مسئله شرور بر این امر تأکید دارند که آنچه از بلایا و تلخیها در عالم هست، در نسبت به کل عالم هستی نه تنها شر نیست، بلکه خیر است و زیبایی عالم وابسته به این است که خیر و شر آمیخته به هم باشند. بدینسان نکات اشتراک و افتراق زیادی بین دو متکلم قرون وسطی وجود دارد. اما به نظر میرسد که تلاش هر دو در دو سنت متفاوت مسیحی و اسلامی، در جایگاه خود موفقیتآمیز بوده است.
- Abstract
- The fact of the existence of an Evil despite of a wise creator who is merciful and has power over his creations seems to be a big issue among philosophers and theologians. Theologians believe that a wise creator is ruling the world who is pure Good and Justice. And if we believe in that there are some questions to ask, why we see evil in the world? And why isnt the whole world Good? Augustine is one of the first to bring up this topic in Christianity. And Emam Muhammad Ghazali has an outstanding position among Muslim theologians relating this topic. In this work we tried to discuss about the main questions and challenges about Evil and Good along with the theories of the two theologians, Ghazali and Augustine. According to my work while Augustine believes that everything is Good and God has not created anything but only Good in this world, Ghazali says that both Evil and Good are from God and anyone who has a different idea is an ignorant. However this does not mean that God created evil for the sake of evil but to achieve a greater Good. It seems that the main difference between the two theologians is the source of Evil. Augustine believes that human comes to this world guilty, and it goes back to the eternal sin. He says that Adam’s sin affects the whole human being and its not been a personal sin. But Ghazali believes that Human comes to this word innocent and commits sin with his own will. But they both believe that the Evils we see in this world is nothing comparing to the whole world of Goods and the Beauty of the world somehow depends in the existence of the both Good and Evil. The two theologians have similar and different believes but both have a big role in this topic in both Islam and Christianity