عنوان پایان‌نامه
نقد تطبیقی رویکردهای عدالت جنسیتی تساوی گرا و تفاوت گرا از منظر فلسفه برنامه درسی
- رشته تحصیلی
- تاریخ وفلسفه آموزش و پرورش
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74767;کتابخانه دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی شماره ثبت: ع-2466
- تاریخ دفاع
- ۱۲ مهر ۱۳۹۴
- دانشجو
- نرگس وکیلی
- استاد راهنما
- خسرو باقری نوعپرست
- چکیده
- چکیده عدالت جنسیتی شاخه¬ای از عدالت اجتماعی است که به تقسیم عادلانه فرصت¬ها و نتایج بین زنان و مردان نظر دارد. با وجود آنکه امروزه این امر یکی از اهداف مسلم هر نظام آموزشی به شمار می¬رود، اما رهیافت¬های مربوط به برنامه درسی در این زمینه آشکار نیستند. برای ابهام¬زدایی از شیوه¬های پرداختن برنامه درسی به عدالت جنسیتی، لازم است که رویکردهای تساوی¬گرایی و تفاوت¬گرایی جنسیتی مورد تحلیل قرار گیرند. این دو رویکرد، که سوزان آکین و لوئیس ایریگاری به ترتیب نمایندگی آنها را در این پژوهش بر عهده دارند، نظرگاه¬های متنوع پیرامون عدالت را در دو قطب مخالف انسجام می¬بخشند و بررسی تطبیقی آنها از منظر فلسفه برنامه درسی، کمک می¬کند تا نتایج محوریت هویت انسانی در برابر محوریت هویت جنسیتی در برنامه درسی آشکار شود. بر همین اسـاس و با بهره¬گیری از روش¬هـای تحلیل، استنتاج و تطبیق در بررسی این قطب¬های متعارض می¬توان گفت که رویکرد تفاوت¬گرا، تساوی¬گرایی را بدلیل باقی ماندن در حصار مردسالاری و سنت احلیـل¬مداران? آن، به ناکـامی در تحقق عدالت جنسیتی متهـم می¬کند. در عوض تساوی¬گرایی نیز تکیه بر تفاوت¬های جنسیتی را احیاکنند? سنت¬های نابرابری می¬داند که با بهره¬گیری از اید? تفاوت¬های اساسی، بی¬عدالتی آشکاری را نسبت به زنان روا می¬دارند. بررسی قوت و ضعف استدلال¬های دو طرف ما را به این نتیجه می¬رساند که فراموش کردن تفاوت¬های دو جنس، به انداز? فراموش کردن شباهت¬های آنها (و بعکس) مشکل¬آفرین است. بنابراین چنانچه برنامه درسی بتواند بصورتی توأمان هر دو جنبه را در نظر بگیرد، تحقق عدالت جنسیتی بیش از هر حالت دیگری میسر خواهد بود. لیکن بررسی امکان و چگونگی تحقق این امر به پژوهش¬های گسترده¬تری نیاز دارد. واژگان کلیدی: عدالت جنسیتی- تساوی¬گرایی - تفاوت¬گرایی- آکین- ایریگاری - برنامه درسی
- Abstract
- Abstract Gender justice is a branch of social justice and concerns with dividing opportunities and outcomes in a just way between women and men. Although gender justice is one of the most important goals in all educational institutions, its requirements in curriculum are not clear. To demystify of these requirements, egalitarian and differential approaches in gender justice should be analyzed. These approaches represented by Susan Akin and Luce Irigarey, organize the variety of ideas about justice in two oppositional poles; so analyzing them comparatively from the standpoint of curriculum philosophy helps to make clear what consequences would be resulted. After reviewing these oppositional approaches, by using analysis, deduction and comparative methods, it can be said that the differential one accuses egalitarian one for failing to achieve gender justice because it remains in male-dominated fence and phallocentric tradition. Egalitarianism also mentions that emphasis on gender differences can be considered as what restores to life unfair traditions which impose an obvious oppression on women by using the idea of basic differences. Anyway considering the strengths and weaknesses of both approaches’ arguments shows that ignoring of gender differences would be harmful as it is the case too in forgetting similarities. So to achieve gender justice, it will be the best if curriculum could consider both aspects together. However it needs more extensive investigations to make clear if it is possible and how it can be. Key Words: gender justice – egalitarianism – differentionalism – Okin – Irigarey – curriculum
