عنوان پایان‌نامه

ارزیابی رابطه دسترسی فضایی و توسعه اقتصادی در هسته های مرکزی و نواحی پیرامونی و ارائه راهکارهای تقویت ساختار فضایی در راستای انسجام منطقه ای، مطالعه موردی: استان فارس




    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 10998;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 72227;کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 10998;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 72227
    تاریخ دفاع
    ۳۱ شهریور ۱۳۹۴
    دانشجو
    مجید دلفی
    استاد راهنما
    اسفندیار زبردست

    متون نظری و تجربی در خصوص رابطه سرمایه گذاری های حمل و نقل، بهبود دسترسی، برنامه¬ریزی برای انسجام منطقه¬ای و توسعه اقتصادی فراوان هستند. در پژوهش حاضر سعی شده است به ارزیابی رابطه دسترسی و تأثیر توسعه اقتصادی آن در مکان های مرکزی و پیرامونی پرداخته شود. اهمیت موضوع از این بابت است که بنظر می رسید در استان فارس اگرچه ارتقای دسترسی تأثیر مثبتی بر روی عملکرد اقتصادی منطقه مرکزی استان شامل شهرستان شیراز در سطح ملی داشته است اما این تأثیرات در شهرهای پیرامونی ضعیفتر بوده اند و به تدریج با حرکت به سمت پیرامون از شدت تأثیرات کاسته شده است، از این رو این روند می تواند باعث افزایش مرکزگرایی و حاشیه ای تر شدن مناطق پیرامونی شود که با هدف انسجام منطقه ای در تضاد است. نمونه مورد بررسی این پژوهش علی رغم داشتن بیش از صد شهر، در حدود 50 درصد جمعیت در شهر مرکزی یعنی شیراز سکونت دارند و از سوی دیگر ساختار شبکه ی راه های آن به صورت سلسله مراتبی، خوشه ای و تک هسته ایست و همه ی راه ها به آن ختم می شوند، از همین رو ممکن است شبکه¬ی راه¬ها در ایجاد و گسترش منطقه¬ی عملکردی شیراز تأثیر زیادی داشته باشند. بنابراین در این پژوهش پس از مطالعات متون نظری در خصوص مجموعه شرایط ضروری برای توسعه اقتصادی، تأثیر حمل و نقل در توسعه اقتصادی در مقیاس¬های مختلف و روند مطالعات از گذشته تاکنون (از توابع اقتصاد سنجی تولید تا بحث مفاهیم دسترسی) و همچنین بررسی روابط بین مناطق مرکزی و پیرامونی در قالب تئوری¬های مختلف؛ تصمیم گرفته شد با در نظر گرفتن سه رویکرد مختلف به بررسی موضوع پرداخته شود، در رویکرد اول به صورت شکلی و توصیفی رابطه¬ی دسترسی به شبکه حمل ونقل و محل استقرار پهنه های صنعتی و معدنی بررسی شد، در رویکرد دوم رابطه آماری برخورداری از شبکه و شاخص های اقتصادی مورد سنجش قرار گرفت و نهایتاً در رویکرد سوم تحولات دسترسی فضایی به فرصت¬های اقتصادی ارزیابی شد تا تغییرات در انسجام منطقه¬ای مشخص شوند. نتایج نشان می¬دهند: از نقطه نظر توزیع پهنه¬های فعالیت¬های صنعتی این پهنه¬ها در مجاورت مناطق با چگالی جمعیتی بالا (مجموعه¬های شهری) و در نزدیکی شریان¬های اصلی راه¬قرار گرفته¬اند، یا حداقل یکی از این شرایط را دارا هستند. از سوی دیگر ظاهراً رویکرد دوم نمی¬تواند چندان قابل اعتماد باشد. و در نهایت رویکرد سوم نشان می¬دهد از سال¬های 75 تا 90 انسجام منطقه¬ای استان فارس از نقطه نظر شاخص¬های دسترسی جاذبه مبنا تغییرات چندانی نداشته است و حتی روند تغییرات شاخص فرصت¬های جمعیتی نشان از حرکت به سمت برابری و تعادل دارد. اگرچه با داده¬های محدود مورد بررسی نمی¬توان حرکت به سمت تعادل را قطعی دانست.
    Abstract
    Theoretical and empirical literature on the relation between transportation investments, improving accessibility, planning for regional integration and economic development is enormous. In the present study, we have tried to evaluate the effect of the relation between accessibility and economic development in the central and peripheral areas. The importance of addressing this issue is that it seemed that in the Fars province, improving accessibility have a positive impact on economic performance at the national level, but it mostly happens in the central area (Shiraz metropolitan area) and these effects were weaker in the surrounding regions and by moving to the periphery, impacts reduced. Thus, this process can lead to increased centralization and more marginalized peripheral areas that are in conflict with the goal of regional integration. In this case study (Fars province), Despite there are more than a hundred cities, about 50 percent of population lives in the central city (Shiraz), on the other hand the structure of the province's road network is Monocentric, clustering and hierarchical, and all roads lead to the center (Shiraz city), so the network may have an important role in the development of the Shiraz functional area. Therefore, in this study, after reviewing the theoretical literature on the set of necessary conditions for economic development, the impact of transportation on economic development at different scales and studies of past trends (from econometric production functions to accessibility concepts) and reviewing various theories on the relation between central and peripheral regions; It was decided to consider three different approaches. In the first approach relation between accessibility to the road network and location of industries and mines illustrated and described, the second approach evaluated the correlation between network ownership and economic indicators and finally the third approach evaluated changes in spatial access to economic opportunities to determine changes in regional cohesion. Results show: industrial activity distribution is highly dependent on high population density (Most were located near metropolitan areas) and also located near the main roads, or there is at least one of these two conditions. On the other hand the second approach does not seem to be very reliable, and finally third approach showed that of gravity based indicators point of view between the years 1997 to 2012 very few changes happened in the regional cohesion of the province, and even population potential Index shows moving trends towards equality and equity. However, due to limited data we can't prove a definite trend toward balance.