عنوان پایاننامه
بررسی نقش تعدیل کننده فرآیندهای خودشناسی در ارتباط آستانه گذری با خودشیفتگی جامعه ستیزی و سلامت روان
- رشته تحصیلی
- روانشناسی بالینِی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه موسسه روانشناسی شماره ثبت: 655;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73022;کتابخانه موسسه روانشناسی شماره ثبت: 655;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73022
- تاریخ دفاع
- ۱۶ تیر ۱۳۹۴
- دانشجو
- شمس الدین آق آتابای
- استاد راهنما
- نیما قربانی
- چکیده
- این پژوهش به منظور بررسی نقش تعدیل کننده فرآیندهای خودشناختی (خودشناسی انسجامی و بهوشیاری) در ارتباط آستانه گذری با خودشیفتگی، جامعه ستیزی و سلامت روان (افسردگی، اضطراب، رضایت از زندگی و ارزش خود) بر روی نمونه 255 نفری از دانشجویان شهر تهران که به صورت در دسترس اتنخاب شده بودند صورت پذیرفت. پرسشنامه های خودشناسی انسجامی، مقیاس تجدیدنظر شده آستانهگذری، مقیاس بهوشیاری، مقیاس خود مهارگری، مقیاس اضطراب و افسردگی کاستلو وکمری، مقیاس ارزش خود روزنبرگ، مقیاس رضایت از زندگی دینر و مقیاس کوتاه سه گانه تاریک به صورت یک دفترچه در اختیار داوطلبان قرار داده شد. در تحلیل داده ها اثر تعاملی فرآیندهای خودشناختی با آستانه گذری برای پیش بینی خودشیفتگی معنادار نبود و نقش تعدیل کنندگی فرآیندهای خودشناختی در ارتباط آستانه گذری با جامعه ستیزی نیز تایید نشد. در رابطه با سلامت روان تعامل خودشناسی انسجامی با آستانه¬گذری در پیش¬¬بینی افسردگی تأیید شد. با افزوده شدن متغیر خودمهارگری، تعاملات فرآیندهای خودشناختی و خودمهارگری در رابطه بین آستانه گذری با خودشیفتگی، جامعه ستیزی و سلامت روان اثر معنادار داشتند. در بین تعاملات ممکن، تعامل خودشناسی انسجامی و خودمهارگری در رابطه بین آستانه گذری با خودشیفتگی، جامعه ستیزی، افسردگی و اضطراب معنی دار نبود. یافته های این پزوهش بر اهمیت تعامل بهوشیاری،خودشناسی انسجامی و خودمهارگری در پیشگیری از تاثیر متغیرهای مزاج و عصب شناختی بر جامعه ستیزی و خودشیفتگی تاکید می کند. واژه های کلیدی: فرآیندهای خودشناختی، خودشناسی انسجامی، بهوشیاری، خودمهارگری، آستانه گذری، خودشیفتگی، جامعه ستیزی، سلامت روان ،افسردگی، اضطراب، رضایت از زندگی، ارزش خود
- Abstract
- Abstract This study aimed to investigate the moderating role of self-knowledge processes (integrative self-knowledge and mindfulness) on the relationship of transliminality with narcissism, psychopathy and mental health (depression, anxiety, satisfaction with life and self-esteem) on a sample of 255 students of Tehran, chosen by convenient sampling. Volunteers were given the inventories of Integrative Self-Knowledge Scale, Transliminality revised scale, MAAS, Self-Control Scale, Commery and Costello Anxiety and Depression Scale, Rosenberg Self-Esteem Scale, Diener Subjective Well-Being Scale and short form of Dark Triad Scale placed in form of a booklet. Data analysis showed no significant effect of self-knowledge processes and transliminality interaction for predicting narcissism and also the moderating role of self-knowledge processes on the relationship of transliminality with psychopath was not confirmed. By adding self-control variable significant effects of two-way and three-way interactions of self-knowledge processes and self-control on the relationship of transliminality with narcissism, psychopathy and mental health were shown. Among the possible interactions, interaction between integrative self-knowledge and self-control on the relationship of transliminality with narcissism, psychopathy, depression and anxiety were not significant. Findings of this study emphasize on the importance of mindfulness, integrative self-knowledge, and self-control at prevention of effects of temperament and neurologic variables on psychopathy and narcissism. Key-words: Self-Knowledge Processes, Integrative Self-Knowledge, Mindfulness, Self-Control, Transliminality, Narcissism, Psychopathy, Mental Health, Depression, Anxiety, Satisfaction With Life, Self-Esteem