عنوان پایان‌نامه
نقش تعدیل کننده فرآیندهای خودشناسی در ارتباط سبک های یادگیری و عملکرد تحصیلی
- رشته تحصیلی
- روانشناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه موسسه روانشناسی شماره ثبت: 646;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 70785
- تاریخ دفاع
- ۱۶ تیر ۱۳۹۴
- دانشجو
- فاطمه حمداله پور
- استاد راهنما
- نیما قربانی
- چکیده
- در پژوهش‌های قبلی رابطه عملکرد تحصیلی با متغیرهایی مانند سبک یادگیری، مهارخود و عوامل شخصیتی سنجیده شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل‌کنندگی فرایندهای خود شناختی(خودشناسی انسجامی، بهشیاری و خودمهارگری) در رابطه با سبک‌های یادگیری و عملکرد تحصیلی می‌باشد. باتوجه به پژوهش‌ها انتظار می‌رود اگر فرایندهای خودشناختی در جهت مثبت فعال باشند واگر دانش آموزان به واسطه این فرایندها به سبک یادگیری خود واقف باشند همین شناخت می‌تواند تاثیر سبک یادگیری خاص را بر عملکرد تحصیلی تقویت کند. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش‌آموزان دخترمقطع متوسطه شهرستان اسلامشهر می‌باشدکه در سال تحصیلی 93-94 مشغول به تحصیل هستند. حجم نمونه پژوهش 260 نفر می‌باشد که به صورت خوشه‌ای انتخاب شده‌اند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس‌های سنجش خودشناسی انسجامی (ISK قربانی، واتسون و هارگیس2008)، بهوشیاری (MS، براون ورایان ،2003) و خودمهارگری فرم کوتاه (SCS، تنجنی، بامیستر و بووبه، 2004) استفاده شده است. از پرسشنامه سبک‌های یادگیری مملتیکز برای مشخص کردن سبک غالب یادگیری دانش‌آموزان استفاده شده است. روش بررسی پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می‌باشد، و برای تحلیل داده‌ها از شاخص‌ها و روش‌های آماری شامل جدول‌های توزیع فراوانی، میانگینی، انحراف معیار، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. بر اساس یافته‌های پژوهش خودشناسی انسجامی رابطه بین سبک‌های یادگیری و عملکرد تحصیلی را به صورت معنادار تعدیل کرد اما نقش تعدیل‌کننده بهوشیاری و مهار خود در رابطه سبک‌های یاد گیری و عملکرد تحصیلی معنادار نبود. بین سبک‌های یادگیری منطقی و ریاضی و سبک یادگیری بین فردی و عملکرد تحصیلی رابطه معنادار مثبت وجود داشت. واژه‌های کلیدی: سبک یادگیری، خودشناسی انسجامی، بهوشیاری، خود مهارگری و عملکرد تحصیلی.
- Abstract
- Abstract In the previous studies the relationship between academic performance with some variables such as learning style, personality factors and self-controls himhas been measured. This study aimed to investigate the moderating role of processes of self-knowledge (e.g. Integrative self-knowledge, Mindfulness and self-control) in learning styles and academic performance. According to the literature, it is expected to see that in the presence of positive active self-knowhedge processes and in the presence of students' awareness towards these learning styles, the learning styles can boost the academic performance even more. The sample consists of 260 bthehigh school students in Eslamshahr town in academic year 1393-1394. The sample is selected through cluster sampling method. The data collection is performed through integrative self-knowledge measures (ISK Ghorbani, Watson and Hargis 2008),mindfulness (MS, Brown and Rayan, 2003) and self-control short form (SCS, Tangney, Bumeister and Buie2004). Memletics learning style questionnaire is used to determine the dominant learning style of each student. This study is a descriptive and correlational one. The data analysis is performed by statistical measures such as frequency distribution table, mean, standard deviation, correlation and regression. According to the study, theIntegrative self-knowledge moderated the relationship between the learning styles and the academic performance, but the moderating role of Mindfulness and self-control in the learning styles and the academic performance were not significant. The relationship between the logical and mathematical learning style and Social learning style and the academic performance was positive and significant. Keywords: learning styles, Integrated self-knowledge,Mindfulness, self-control, academic performance.
