مهدی حائری یزدی
سال و محل تولد: ۱۳۰۲، قم
وفات: تیر ۱۳۷۸
رشته تخصصی: فلسفه و حکمت
مهدی حائری یزدی استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی و دانشکده ادبیات و علوم انسانی، پدیدآورندهی انجمن اسلامی در آمریکا و سفیر ایران در واشنگتن است.
دکتر یزدی فرزند خلف آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم، بود. او پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه، تحصیلات دینی را حوزه علمیه آغاز کرد. از سویی ادبیات عرب میخواندند و از سوی دیگر به خواندن منطق روی آورده بودند. ایشان علوم نقلی و عقلی را نزد بزرگانی چون امام خمینی، آیتالله احمد خوانساری، میرزا مهدی آشتیانی، آیتالله بروجردی و آیتالله کوهکمرهای آموختند. در سالهای آغازین دههی ۳۰، هم در دانشکده الهیات دانشگاه تهران دانش بیکران خود را به دانشجویان منتقل میکردند و هم در مدرسه سپهسالار فلسفه و علوم منقول را تدریس میکردند. زمانی که درجه اجتهاد را کسب کردند، به عنوان نمایندهی آیتالله العظمی سید حسن طباطبایی بروجردی راهی آمریکا شدند. سفر آن استاد ارجمند به آمریکا به منظور رفع ابهامات مذهبی دانشجویان و تبلیغ اسلام بود اما به آن بسنده نکردند و خودشان هم به آموختن فلسفهی غرب مشغول شدند. استاد مهدی حائری یزدی، دورهی لیسانس را در دانشگاه جورج تاون، فوق لیسانس را در هاروارد و دکتری را در دانشگاه میشیگان و تورنتو با درجه ممتاز سپری کردند. تسلط آن استاد بزرگ بر فلسفه اسلامی و فلسفه غرب بهطور همزمان، باعث شده بود که عنوان «جامعالحکمتین» را به خود اختصاص دهند. از دیدگاههای بسیار شناختهی دکتر حائری یزدی، «وکالت مالکان شخصی مشاع» است. در واقع او بر این باور است که مردان حکومت و سیاستمداران، نمایندگان و وکلای هستند. واضحتر اینکه تمام اهالی یک کشور، مالکان طبیعی هستند که ادارهی جامعه را به حاکمان سپردهاند.
در اواخر دههی ۲۰، در جهت نظارت بر متون درسی دینی و فرهنگ کشور به دولت مصدق معرفی شدند. اگر چه به هیچ حزبی از جمله حزب ملی وابستگی نداشتند، همواره از دکتر مصدق به نیکی یاد میکردند. در هفدمین دورهی مجلس شورای ملی، کاندید شدند اما با فشارهای سیاسی واردشده از سوی سوءاستفادهگران، این جایگاه را رها کردند. پس از انقلاب اسلامی نیز به خواست و صلاح دید امام خمینی به عنوان سفیر ایران در آمریکا معرفی شدند اما مدت کوتاهی در این مقام به وطن خدمت کردند. آن استاد گرانقدر فلسفه ابنسینا و صدرالمتألهین در دانشکده الهیات تهران، فلسفه اسلامی را مدرسه سپهسالار، فلسفه اسلامی و ادبیات فارسی را در دانشگاه مکگیل و فلسفه و فقه اسلامی را در دانشگاه میشیگان تدریس میکردند. همچنین تجربهی تدریس ادبیات فارسی در دانشگاه تورنتو و تدریس مبادی عناصر الهی در جوامع اسلامی در دانشگاه جورج تاون دارند. دانشگاههای دولتی نیویورک، دانشگاه آکسفورد، دانشگاه مونترال کانادا و مراکزی چون مرکز تحقیقات ادیان جهانی، موسسه تحقیقات قرون وسطی و انجمن حکمت و فلسفه ایران از دیگر مکانهای علمی است که ایشان به تدریس در آن پرداختند. با توجه به حضور پررنگ جامعالحکمتین در مراکز علمی ملی و بینالمللی میتوان گفت که افراد بسیاری با راهنماییهای ایشان در مسیر علمآموزی گام برداشته و قسمتی از گنجینهی دانشی وی را در دل دارند.
استاد حائری یزدی در کتاب «فلسفه چیست» فرمودهاند: «حقیقت دیانت اسلام به فلسفه فارابی و صدرا نیازی نداشته است بلکه این فلسفهها اصلاً تعلقی به اسلام ندارد و فلسفه اسلامی موجود مرتبه و مرحلهای از بسط فلسفهای است که یونانیان اساس آن را گذاشتهاند و فلسفه اسلامی نیز مثل تمام فلسفهها در حد ذات خود یونانی است». در «هرم هستی» به تئوری هرم هستی و انتولوژی توحیدی پرداختهاند که زیربنای تمام مباحث مطرحشدهی ایشان است. «آگاهی و گواهی»، اثری است که در آن به بررسی انتقادی تصور و تصدیق صدرالدین شیرازی نشسته است و تئوریهای اساسی خود دربارهی دو مفهوم مهم تصور و تصدیق را ارائه کرده است. در «علم کلی» از مقولات بااهمیت فلسفه کلاسیک اسلامی (اصالت وجود، وجود ذهنی، امکان و حدوث و قدم و…) سخن گفته است. کاوشهای عقل نظری، کاوشهای عقلی عملی، الحجت فی الفقه، حکمت و حکومت، متافیزیک، آفاق فلسفه و رسالهی علم حضوری که با نظارت استادان بزرگ و نامی فلسفه غرب به نگارش درآمده است، از دیگر آثار ارزشمند آن استاد فقید هستند.